عوامل موثر در کیفیت میوه مرکبات (قبل از برداشت)
وضعیت ظاهری میوه مرکبات مهمترین عامل کیفی در تعیین ارزش بازاری آن محسوب میشود. معمولا مصرف کننده با ارزیابی سریع چشمی، از راه تجربه و براساس معیارهایی چون اندازه، شکل فرم، رنگ و بود و نبود آسیبهای ظاهری اقدام به خرید مینماید. به علاوه، از عامل ظاهر میوه در مراحل مختلف تولید، انبارش، بازاررسانی و در نهایت مصرف به عنوان شاخص کیفی میوه استفاده میشود. در این مقاله عوامل مختلف قبل از برداشت که در کیفیت میوه مرکبات تاثیرگذار هستند مورد بررسی قرار میگیرند.
شاخصهای فیزیکی موثر در کیفیت میوه
اندازه میوه
اندازه میوه به طور معنیداری تمایل و ذایقه مصرف کننده، عملیات بستهبندی، انبارش و قابلیت فروش در بازار را تحت تاثیر قرار میدهد. اندازه میوه به آسانی با اندازهگیری ابعاد میوه (طول، عرض، قطر یا محیط)، وزن و حجم میوه تعیین میشود. در برخی موارد تلفیقی از این روشها جهت تعیین اندازه میوه استفاده میشود. معمولا در مرکبات میوههای هم اندازه را باهم بستهبندی میکنند که سبب تسهیل در بازاریابی و خرده فروشی میشود.
شکل
معمولا شکل به طرح ظاهری میوه اطلاق میشود. این خصوصیت بیشتر توسط مصرف کننده مدنظر بوده و چنانچه میوه فاقد ویژگیهای شکلی مورد نظر مصرف کننده باشد قابل فروش و پذیرفتنی نیست. شکل برای طراحی وسایل خودکار برداشت، جابجایی، حمل و نقل، درجه بندی و سایر سیستمهای فرآوری اهمیت دارد. پرتقالها معمولا کروی شکل، لیموها تقریبا دوکی، گریپ فروت و انواع نارنگی به شکل کروی با دو انتهای تخت هستند. اندازه گیری سطح میوه جهت تعیین میزان واکس مورد نیاز و همچنین میزان حرارت لازم برای سرد و گرم کردن میوه لازم است. ازاین عامل جهت محاسبه مقدار کل روغن پوست در واریتههای مختلف استفاده میشود.
رنگ
رنگ میوه تحت تاثیر عوامل محیطی قرار دارد. ترکیبی از رنگدانههای مختلف چون کلروفیل، کاروتنوئیدها، آنتوسیانینها و لیکوپنها در تشکیل رنگ پوست مرکبات نقش دارند. اولین رنگدانه بارز در سلولهای پوست میوه، کلروفیل است که در فتوسنتز دخالت کرده و حدود ۱۰ درصد کربن مورد نیاز میوه را تامین میکند.
هنگامی که درجه حرارت بالاست میزان کلروفیل باقیمانده در پوست میوههای پرتقال و نارنگی زیاد بوده ولی به محض پایین آمدن دمای هوا و خاک به زیر ۱۵ درجه سانتیگراد، کاهش یافته و به کروموپلاست تغییر شکل میدهند. در دمای بالاتر از ۳۵ درجه سانتیگراد ساخت کاروتنوئیدها نیز کاهش مییابد. پرتقالهای خونی که حاوی رنگدانه آنتوسیانین هستند جهت تکمیل رنگ پوست نیاز به دماهای پایین به مدت طولانی دارند.
عامل دیگر موثر در رنگ میوه، وضعیت رشدی درخت است. میوههای درختان با رشد زیاد و قوی رنگ کمتری میگیرند. به همین دلیل ازت که رشد درخت را تشدید میکند باعث تاخیر در رنگ گیری میوه یا ایجاد رنگ ضعیف میشود. عامل سوم موثر در ساخت کاوتنوئیدها و آنتوسیانینها نور است. میوههایی که در نقاط کم نور و یا داخل تاج درخت رشد میکنند دارای رنگ ضعیفتری هستند.
گاهی بین رنگ مطلوب میوه و سایر عوامل کیفی میوه رابطهای وجود ندارد. در تعدادی از ارقام مرکبات بویژه در مناطق گرمسیر، میوهها در زمان برداشت سبز رنگ هستند در حالیکه در حداکثر کیفیت قرار دارند. به دلیل اینکه مصرف کننده رنگ نارنجی را برای پوست پرتقال و نارنگی ترجیح میدهد امروزه با استفاده از اتیلن اقدام به سبززدایی پوست میوهها جهت تامین سلیقه مصرف کننده و سهولت عرضه به بازار مینمایند.
حالت
این عامل خود متشکل از رنگ، شکل، تازگی، تمیزی و بی عیب بودن در میوهها است. نداشت حالت مهمترین نشانه پایان دوره نگهداری فرآورده در محل خردهفروشی است. آسیبهای وارده به پوست (ضربه، خراش و بریدگی) و نیز چروکیدگی پوست حاصل از تعرق باعث کاهش حالت ظاهری میوه، عمر انبارمانی و بهای محصول میشوند.
عوامل موثر در کیفیت میوه مرکبات
شرایط قبل از برداشت تاثیر معنیداری در کیفیت میوه مرکبات در مراحل مختلف پس از برداشت خواهد داشت. علاوه بر ضایعات فیزیکی محصول، هرگونه اختلال در کیفیت ظاهری، بافت، عطر و طعم نیز جزء ضایعات محصول محسوب میشود.
دوران پس از برداشت میوه متاثر از مجموع عوامل بهباغی و محیطی است که درخت در مراحل قبل از برداشت با آن مواجه بوده است. وضعیت ترکیبات ساختمانی و شیمیایی پوست و گوشت میوه میتواند تعیین کننده واکنش میوه در دورههای پس از برداشت باشد.
عوامل موثر در کیفیت این ترکیبات در دورههای قبل و پس از برداشت به چند دسته تقسیم میشوند: الف- عوامل زیستی (بیماریها، آفات و جانوران) ب- عوامل فیزیولوژیک (آب و تغذیه) ج- عوامل محیطی (دما، سرما، رطوبت نسبی، باد، شدت نور، تگرگ و آلودگی) د- عوامل باغی (پایه، هرس، تنک کردن، هرگونه محلولپاشی و کاربرد تنظیم کنندههای رشد) ه- آسیبهای مکانیکی، و- بروز تغییرات ژنتیکی.
عوامل بیماریزا
چندین نوع قارچ بیماریزا میتوانند در میوههای در حال نمو ایجاد آلودگی کنند. پیشرفت آلودگی در مراحل اولیه پس از برداشت تا زمانی که میزان مقاومت میزبان در اثر رسیدن و پیری کم شود و شرایط مناسب رشد قارچ فراهم آید به حالت رکود باقی میماند.
پوسیدگی محل اتصال دم میوه مرکبات از جمله آلودگیهای پنهانی است که در افزایش ضایعات پس از برداشت نقش مهمی دارد. قارچ عامل بیماری در شاخههای خشک روی درخت رشد کرده و توسط آب باران یا آبیاری به میوههای نابالغ در حال رشد منتقل میشود. سپس در بافتهای مرده قسمت گلگاه میوه تا زمان برداشت به حالت رکود باقی مانده و پس از فعال شدن در انبار، از طریق زخم محل اتصال میوه به ساقه، وارد میوه میشود. بافت محل آلوده چروکیده شده و به رنگ قهوهای تیره در میآید. جهت پیشگیری باید اقدام به رعایت اصول داشت و انهدام شاخههای خشک کرد.
پوسیدگی سیاه نیز توسط قارچ Alternaria citri به ویژه در پرتقالهای هاملین، ناولها و تانجلوها و از ناحیه گلگاه ایجاد آلودگی میکند. علائم بیماری در انبار معمولی بعد از ۵ هفته و در انبار سرد بعد از ۱۰ هفته به صورت لکههای قهوهای روشن از قسمت پایین میوه شروع شده و به تدریج در سطح میوه و در نقطه مقابل گلگاه توسعه مییابد. علت تغییر رنگ قبل از بلوغ میوه، تحریک تولید اتیلن است. با تاخیر در برداشت و خنک کردن اولیه میوه میتوان آن را کنترل نمود.
برداشت میوهها در اوایل صبح یا بعد از بارندگی و آبیاری که سلولهای پوست در حداکثر آماس قرار دارند سبب میشود تا با کوچکترین فشار این سلولها پاره شده و در سطح پوست میوه ایجاد زخم نماید. در این شرایط عامل پوسیدگی ترش که هاگ آن در خاک قرار دارد، در اثر وزش باد یا تماس میوه با خاک از محل زخم وارد میوه شده و بعدا در انبار توسعه یافته و ایجاد خسارت میکند. با تاخیر در برداشت تا زمان کاهش رطوبت پوست، جلوگیری از تماس میوهها با خاک و دقت در برداشت و حمل و نقل میتوان خسارت را کاهش داد.
عوامل بیماریزای دیگری نیز در باغ وجود دارند که کیفیت میوه را تحت تاثیر قرار میدهند. هاگهای قارچ مولد پوسیدگی قهوهای میوه در سطح زمین قرار داشته و در صورت تماس، ایجاد لکههای قهوهای همراه با بیرنگی در سطح پوست میوه کرده و به تدریج در سطح میوه گسترش یافته و باعث نرم شدن میوه و پوسیدگی آن میشوند. میوهها در اثر خسارت قارچ عامل ملانوز دارای لکههای قرمز قهوهای تا سیاه شده و سطحی ناصاف پیدا میکنند. در اثر بیماری استابورن میوهها تقارن خود را از دست داده و رنگ میوه در ناحیه گلگاه سبز باقی میماند.
برخی از آفات نیز قبل از برداشت با حمله به بخشهای مختلف میوه ایجاد خسارت مینمایند. سپردار قرمز مرکبات سبب ریزش زودرس میوه میشود. کنه زنگار باعث قهوهای رنگ شدن پوست میشود. میوهای آفت زده کوچک شده، آب خود را از دست داده و با سرعت بیشتری پوسیدگی پیدا میکنند. با رشد میوه پوست در اطراف محل خسارت تریپس به سمت بیرون رشد کرده و دایرهی مشخص چوب پنبهای روی پوست ایجاد میشود.
کلیه شپشکهای نرم تن (مانند بالشتک مرکبات و شپشکهای آرد آلود)، سفید بالکها و شته سبز مرکبات (یا کلیه شتههای فعال روی مرکبات) روی برگها تولید عسلک کرده و قارچ دودهای با رشد روی آن ایجاد لایه سیاه رنگ دودهای در میوه همه ارقام مرکبات میکنند. وجود عسلک، دوده و گرد و خاک روی برگها سبب اختلالات فیزیولوژی و تشدید خسارت آفت میشود.
عوامل فیزیولوژیک
تخریب بافت و یا اختلال در متابولیسم در اثر عواملی غیر از بیماریها و صدمات مکانیکی را گویند. عامل اصلی این نارساییها در مرحله قبل از برداشت وضعیت تغذیه و آب و است.
-آب
وجود حد متعادلی از آب جهت تشکیل میوه مناسب و تامین رشد مطلوب میوه و مراحل نموی در طول دوره داشت ضروری است. هرگونه تنش آبی در بهار، باعث تاخیر در گلدهی و افزایش درصد میوههای دیررس با کیفیت پایین میشود.
براساس نتایج یک تحقیق در درختان بدون آبیاری بیش از ۷۹ درصد میوهها نامرغوب و دیررس بودند ولی درختان با آبیاری مناسب حداکثر ۹ درصد میوه نامرغوب و دیررس داشتند. همچنین تنش آبی منجر به تولید میوههای کوچکتر، با رنگ روشنتر پوست ضخیمتر همراه با محتوای آب کمتر شد. میوه درختانی که در یک دوره معین تحت تنش آبی قرار میگیرند بعد از آبیاری توانایی رشد سریعتری دارند.
گریپفروت تحت شرایط تنش ماده خشک بیشتری در خود جمع نموده که با عمل آبیاری و جذب سریع آب، رشد بیشتر میوه را در پی داشت. استفاده از روش کمآبیاری هدفمند براساس همین فرضیه شکل گرفته است که در صورت اعمال در مراحل انتهایی رشد میوه، سبب افزایش میزان قند، اسیدیته، مواد جامد محلول و کیفیت داخلی میوه میشود.
عارضه لکه روغنی مرکبات در اثر برداشت میوه با سلولهای دارای حداکثر آماس (برداشت در صبح زود یا بعد از آبیاری یا بارندگی) بوجود میآید. پرتقالهای ناول، لمونها و لایمها تحت تاثیر این عارضه هستند. در اثر فشار وارده به پوست و ترکیدن سلولها، روغن داخل غدههای روغنی خارج و باعث تخریب سلولهای اطراف و ایجاد لکههای بافت مرده (نکروتیک) در سطح پوست میشود (علائم در انبار ظاهر میشود). جهت کاهش این عارضه باید از برداشت میوه تا زمانی که میزان آماس آن کاهش نیافته است خودداری شود.
در برخی گزارشها، یکی از عوامل ترکیدگی میوه را نوسانات رطوبتی ذکر کردهاند. هرچند کمبود مس و بیماریهایی چون پوسیدگیهای سیاه آلترناریایی نیز در ایجاد این عارضه نقش دارند. وقوع بارندگی سنگین بعد از یک دوره خشکی باعث ایجاد عارضه پوست گورخری (زبرا اسکین) میشود. این پدیده بیشتر در نارنگیهای زودرس و با ایجاد نواحی بافت مرده روی پوست مشاهده میشود.
میوه مرکبات همچون منبع ذخیره آب عمل میکند. هرگونه تنش آبی در زمان برداشت میوه، باعث تولید میوههای با پوست نرم و کم آب میشود که به عارضه موسوم به پلاگینگ (باقی ماندن بخشی از پوست همراه با دم میوه روی درخت در زمان برداشت) حساس هستند.
-تغذیه
تغذیه درخت در مراحل مختلف نموی میوهها، تاثیر زیادی روی کیفیت میوه و قابلیت انبارمانی آن دارد. درمیان کودهای اصلی، ازت نقش مهمی در ساختار پروتئینها و فعالیتهای بیوشیمیایی سلولها دارد. در مرکبات وقتی میزان ازت درخت بین ۳-۲ درصد وزن خشک برگ باشد امکان برداشت میوههای با کیفیت بالا وجود خواهد داشت.
افزایش مصرف ازت باعث تاخیر در رنگ گیری میوه، کاهش میزان توسعه رنگ در زمان برداشت، افزایش نسبت TSS/TA، کاهش میزان آسکوربیک اسید، کاهش میزان آب میوه و افزایش لکه پوستی (زنگ زدگی) میشود. گزارشهای معدودی نیز مبنی بر کاهش عارضه پوسیدگی گلگاه و کپک سبز در انبار وجود دارد. در مقابل کمبود ازت باعث تولید میوههای نارنجیتر، کاهش تشکیل و اندازه میوه میشود. شواهدی مبنی بر نازکی پوست، افزایش محتوای آبمیوه و ایجاد لکههای فرورفته پوستی بعد از ۴۰ روز نگهداری میوه در انبار وجود دارد.
فسفر مهمترین ترکیب تشکیل دهنده بخشهایی چون DNA و غشاء سلولی بوده و در ارتقای بهرهوری انرژی در مراحل فتوسنتز و تنفس مشارکت دارد. مقدار فسفر مورد نیاز جهت ایجاد کیفیت مطلوب میوه بین ۰/۲۱-۰/۱ درصد وزن خشک برگ گزارش شده است. فسفر در مقادیر بالا باعث کندی در توسعه رنگ سبز و احتمال سبز شدن مجدد، کاهش اسیدیته و ویتامین ث، ایجاد میوههای پوست نازک و افزایش نسبت TSS/TA میشود. در سطوح پایین، فسفر باعث تولید میوههای با پوست زبر و کم آب، تاخیر در بلوغ میوهها و رنگ گرفتن مناسب میشود.
پتاسیم در تنظیم فشار اسمزی سلولها و تنظیم فعالیت آنزیمهای مختلف فعال در فتوسنتز و تنفس نقش مهمی دارد. عمده تحقیقات انجام شده در مرکبات، میزان پتاسیم مورد نیاز را ۱/۷-۰/۳ درصد وزن خشک برگ عنوان نمودهاند. اثرات مثبت این عنصر شامل افزایش اندازه و وزن میوه، ویتامین ث و کاهش عارضه ترکیدگی میانبر است. میوههای دارای پتاسیم کافی کمتری به پلاگینگ دارند. نسبتهای بالای پتاسیم باعث تاخیر در بلوغ میوه، کاهش میزان TSS، رنگ و میزان آب میوه میشود. غالبا و نه همیشه پتاسیم ضخامت پوست را افزایش میدهد. در استفاده از مقادیر کمتر پتاسیم، زمان تغییر رنگ میوه به تاخیر افتاده و تعداد میوههای سبز در زمان برداشت افزایش مییابد. همچنین سطوح پایین پتاسیم با افزایش ترکیدگی و ریزش میوه در ارتباط است.
کمبود کلسیم در مرکبات به ندرت رخ میدهد. بیشتر گزارشها دلالت بر نقش موثر کلسیم در افزایش کیفیت میوه در طول انبار و بازاررسانی دارد. کمبود منیزیم روی کیفیت میوه اثر منفی خواهد داشت بویژه اگر بافت برگ دچار کمبود آن باشد. در این حالت باعث افزایش اندازه و وزن میوه، کاهش ضخامت پوست و افزایش نسبت TSS/TA میشود. به طور کلی عناصر کممصرف کیفیت میوه را کمتر تحت تاثیر قرار میدهند. در این خصوص عنصر بر مستثنی است چون کمبود آن سبب ایجاد لکههای قهوهای همراه با صمغ در پوست و نواحی مغز میوه میشود.
عوامل محیطی
-دما
فرایند فتوسنتز و ساخت مواد قندی تحت تاثیر دما قرار دارد. به نظر میرسد که دمای متوسط جهت فعالیتهای فتوسنتزی در مناطق مرطوب ۳۰-۲۸ درجه سانتیگراد و در مناطق خشک ۲۲-۱۵ درجه سانتیگراد است. به دلیل تاثیر به سزایی که دما در کیفیت میوه دارد، گاهی از مدل درجه-روز و گاهی از معیار اسیدکل جهت تعیین بلوغ میوه و زمان مناسب برداشت استفاده میشود.
در نواحی مدیترانهای، به دلیل وجود دمای بالای تابستان در طول دوره تشکیل میوه، عملکرد کمی و کیفی میوهها کاهش مییابد. اثر مستقیم دمای بالا شامل آسیب به غشاء سلولی، پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک است. اثر غیرمستقیم دما شامل جلوگیری از ساخته شدن رنگدانه و ایجاد علائم آفتاب سوختگی است. دمای بالا میتواند مانع رسیدگی یا رسیدگی قبل از بلوغ، افزایش خشکیدگی (آب از دست دهی) میوهها شده و در نتیجه ایجاد ظاهری نامطلوب شود.
-سرما
درختان مرکبات مقاوم به یخبندان نیستند و به غیر از نارنج که تا ۲۰- را تحمل میکند سایر گونهها مقاومت چندانی به سرما ندارند. به عنوان مثال پرتقال تا ۴- و لیموها تا ۶- را تحمل میکنند. قندها نقش حفاظت از پروتئینها و غشاءها را در شرایط سرمای سخت ایفا مینمایند. تجمع قند در پوست گریپ فروت نشانه نوعی واکنش مقاومت به سرمازدگی است.
جهت کاهش آسیب سرمایی میوه، استفاده از ارقام زودرس گونههای پرتقال و نارنگی بویژه در شمال ایران توصیه میشود. در این حالت گیاه فرصت کافی داشته تا مکانیزمهای مقاومت به سرمای خود را در برابر سرما افزایش دهد.
در صورت مواجهه میوه مرکبات با سرما،میتوان آن را به سرعت برداشت نموده و از طریق فرآوری میزان ضایعات را کاهش داد. در اثر سرما پوست میوه بخصوص در نارنگیها آسیب دیده و نوعی حساسیت به سائیدگی در آنها ایجاد میشود. بعد از گذشت۴۸-۲۴ ساعت و در اتاق بستهبندی با دماهای بالاتر، علائم لکه ظاهر میشوند.
-رطوبت نسبی
تنش آبی مشکل عمدهای در تولید محصولات باغی است و تاثیر زیادی روی ظاهر میوه دارد. رطوبت نسبی پایین در طول نمو علاوه بر کاهش عملکرد، باعث کاهش اندازه میوه، بیرنگی و سطح ناصاف میوه نیز میشود. معمولا در شرایط با رطوبت نسبی پایین، چنانچه میزان آب از دستدهی میوه به تنها ۱۰-۵ درصد برسد، میوه غیرقابل فروش و بازارپسند تولید میشود.
-باد
خسارت باد بستگی به دو عامل شدت و مدت زمان وزش دارد. بادهای سرد رشد مرکبات را متوقف میسازند. بادهای شدید سبب شکستن شاخهها، پاره شدن برگها و آسیب جدی به پوست میوهها (عارضه باد زخم) شده و به طور غیرمستقیم باعث تولید میوههای کوچکتر با رنگ ضعیفتر میشود.
وزش بادهای گرم همراه با رطوبت پایین خاک، ریزش میوههای نارس را در پی دارد. به علاوه هاگ قارچها توسط بادهای گرم و شدید پرلاکنده شده و در نقاط مناسب ایجاد آلودگی گستردهای مینمایند. استفاده از بادشکن و هرس منظم در کاهش این خسارات سهم زیادی دارد.
-شدت نور
درختان مرکبات به شدتهای بالای نور حساس بوده و عارضه لکه سوختگی را در پی دارد. در این حالت نور شدید در قسمت تابیده شده رنگ پوست را تغییر میدهد. احتمال بروز پدیده آفتاب سوختگی در میوههایی که در جهت جنوب غربی درخت واقع هستند بیشتر است.
در بین انواع مرکبات، تانجرینها با نشان دادن علائمی چون خشکیدگی پوست، گوشت و نوعی تغییر رنگ در نواحی آسیب دیده، بیشتر مستعد آفتاب سوختگی هستند. در شرایط نیمه سایه، میوههای با کیفیت بالا تولید شده اما در سایهدهی کامل میوه باکیفیت پایین تولید میشود.
-خسارت تگرگ
از جمله خسارتهای متفرقه بوده و به ندرت ممکن است رخ دهد اما خسارت آن در صورت بروز بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال در شمال ایتالیا و در سال ۱۹۹۵، تگرگ به ۱۷۲۸ هکتار باغ مرکبات به میزان ۵۰-۱۰ درصد خسارت وارد نمود.
میزان خسارت به اندازه دانههای تگرگ، مرحله رشدی میوه و مدت زمان بارش بستگی دارد. اثر مستقیم تگرگ روی کیفیت فیزیکی میوه به صورت افزایش میوههای بدشکل بوده و به طور غیرمستقیم سبب نفوذ عوامل بیماریزا به درون میوه میشود.
-آلودگی
در سه دهه اخیر آسیب به مواد گیاهی به دلیل مواجهه با آلودگیهای محیطی بطور چشمگیری افزایش یافته است. وجود یونهای فلزات سنگین مانند نقره، کبالت، نیکل و کادمیوم در آب و خاک نوعی آسیب جدی و خطرناک برای محصولات کشاورزی محسوب میشوند. ازن، دی اکسید گوگرد، فلوراید و ترکیبات ازتی هوا در غلظتهای بالا باعث بیرنگی و ایجاد لکههای سطحی در میوه میشوند.
عوامل باغی
-پایه
حفظ کیفیت میوه ارقام مختلف مرکبات تحت تاثیر پایه قرار میگیرد. بیش از ۲۰ مشخصه باغبانی شامل میزان مواد جامد محلول، اسید قابل تیتر، شکل، پفی شدن میوه، گرانوله شدن، نشست آلبدو تحت تاثیر پایه قرار میگیرد. ازجمله نابسامانیهای فیزیولوژی پوستی که علاوه بر عوامل محیطی و زراعی، نوع پایه نیز در بروز آنها نقش دارد، ترکیدگی میانبر پوست، فروپاشی محل اتصال میوه به ساقه و لکه پوستی است.
میزان کیفیت میوه تولیدی بستگی به روابط متقابل پایه و پیوندک دارد. مثلا وقتی از پایه کلئوپاترا جهت پیوندک رقم هیبرید آمبرسوئیت استفاده شد میوهها پوست کلفت، بزرگ و کمرنگ بودند. در حالیکه در تقابل با پیوندک گریپ فروتهای رابیرد و مارش، میوه دارای کمترین مقدار وزن و قطر بود. بنابراین اثر پایه روی کیفیت میوه قبل و بعد از برداشت روی هر پایه خاص بسته به محل رشد، رقم پیوندی و اثرات متقابل پایه و پیوندک متغییر است.
-هرس
مهمترین اثر هرس روی کیفیت میوه در ارتباط با تغییر میزان نفوذ نور و غالبیت جوانه انتهایی درخت است. بدیهی است که نور روی کیفیت درونی میوه و رنگ تاثیر مستقیم دارد. با انجام هرس مناسب، امکان نفوذ نور به داخل شاخهها داده شده و میوهها پرآب و بزرگ خواهند شد.
بهتر است درختان زودتر از شهریورماه هرس نشوند. اگر هرس در ماههای بهمن تا فروردین انجام شود به دلیل رشد زیاد جستهای رویشی، نوعی تاخیر در شکستن کلروفیل پوست میوه و افزایش عارضه لکهروغنی مشاهده میشود. هرس سنگین به دلیل تخلیه ذخایرغذایی درخت و تحریک رشد مجدد و سریع، باعث کاهش کیفیت میوه و تعادل بین رشد و میوهدهی میشود.
بطور کلی هرس به دلیل حذف شاخههای ضعیف و تغییر در میزان نفوذ نور و غالبیت انتهایی شاخهها و تقسیم بهتر موادغذایی، باعث افزایش اندازه میوه میشود. درختان هرس شده کمتر دچار عارضه ترکیدگی میوه شده و به علت برخورداری از نور کافی نسبت به عارضه فروپاشی پوست و آسیب سرمایی مقاومت بیشتری نشان دادند. هرس روی کاهش ضایعات میوه اثر مستقیم دارد. حذف شاخههای خشک، در حقیقت پناهگاه عوامل بیماریزای پس از برداشت را نابود و یا کاهش میدهد. با تنک کردن شاخههای اضافی، از آسیبهای فیزیکی شدید به میوه بخصوص در موقع وزش باد خودداری میشود.
-تنک
حذف بخشی از میوههای در حال نمو، سبب فراهم شدن مواد فتوسنتزی بیشتری برای سایر میوههای باقیمانده روی درخت شده و اندازه آنها را افزایش میدهد. جهت حصول میوههایی با اندازه بزرگ و مطلوب، کاهش در تعداد میوه ضروری به نظر میرسد.
تنک میوه با هدف کاهش اثر تناوب باردهی نیز موثر است. این پدیده در شرایط نامطلوب آب و هوایی رخ داده و یا اینکه جزء خصوصیات ارثی یک واریته است. مثلا در نارنگیها تولید محصول سنگین و کوچک در یک سال باعث کاهش عملکرد در سال بعد میشود. نارنگیها نیاز به تنک و هرس منظم دارند تا میوههای تولیدی در اندازه و کیفیت مطلوب باشند.
-محلولپاشی
یکی از عوامل موثر در حفظ کیفیت خارجی میوهها، مدیریت صحیح محلولپاشی با اهداف مختلف است. تعیین میزان خسارت ناشی از محلولپاشی مشکل بوده و بسته به مرحله نمو و موقعیت میوه، میزان و درجه غلظت محلول به کار رفته، افزودنیهای محلول و شرایط محیطی (دما و رطوبت) فرق میکند.
از نظر موقعیت میوه، در بهار که میوهها کوچک هستند و گلگاه میوه در جهت بالا قرار دارد، تجمع محلول در قسمت دم میوه بیشتر از گلگاه است. برعکس در میوههای بزرگ که در حالت آویزان قرار دارند تجمع محلول در سمت گلگاه بیشتر است. با بزرگ شدن میوهها و نزدیک شدن به آخر فصل، میوهها به سمت داخل درخت میچرخند و بخشهایی از میوه که تجمع محلول کمتری داشتهاند در جهت تاج درخت قرار میگیرند. چنانچه قسمت بیرونی میوه رو به آفتاب باشد، اثر منفی محلول و شدت نور توأم خواهد بود.
وقتی خسارتها فقط روی میوههای قسمتهای پایینی درخت و نزدیک زمین دیده شود میتواند ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی یا علفکشها باشد. معمولا محلولهای رقیق ایجاد لکههای بزرگ و محلولهای غلیظ ایجاد لکههای ریز در سطح پوست مینمایند. بررسی مرتب آفات بخصوص شپشکها و کنه زنگار، میتواند در کاهش لکههای پوستی بویژه در میوههای تازهخوری موثر باشد.
موادی که علیه آفات بکار میروند باید فاقد آثار سوء روی پوست میوه باشند. کاربرد گوگرد در فاصله کمی بعد از روغن پاشی باعث سوختگی پوست میشود. بطور کلی محلولهای غلیظ نیز در سطح پوست ایجاد سوختگی مینمایند.
-تنظیم کنندههای رشد
گزارشهای پراکندهای در مورد اثر این مواد روی تغییر کیفی ظاهر میوه وجود دارد. کاربرد تنظیم کنندههای رشد میتواند خصوصیات ظاهری چون رنگ، بافت، سفتی، ضخامت پوست، اندازه میوه و برخی خصوصیات داخلی میوه را تحت تاثیر قرار دهند. معمولا در برداشت مرکبات از اتیلن به فرم اتفن به دلیل تسریع در ایجاد لایه ریزش میوه استفاده میشود.
آسیبهای مکانیکی
در طول دوران رشد، میوهها با انواع صدمات مکانیکی و زخمهای فیزیکی مواجه هستند. صدمات مکانیکی شامل باد، تگرگ، وزش شن و برخورد به میوهها، بزرگ شدن میوهها و فشردگی آنها نسبت به هم و یا در تماس با شاخهها است. زخمهای فیزیکی شامل کوبیدگی، بریدگی، ترک، سایش، لهیدگی، خراشیدگی با ناخن و فشار با انگشت است. کلیه این عوامل تاثیر نامطلوبی روی ظاهر میوه دارند و باعث نفوذ عوامل بیماریزا به داخل میوه و ایجاد خسارت در مراحل پس از برداشت تا بازاررسانی میشوند.
عوامل ژنتیکی
انتخاب رقم مناسب اولین گام در جهت تولید محصول با کیفیت مطلوب است. به دلیل وجود هتروزیگوسی در برخی ارقام، امکان تفرق ژنتیکی در آنها بالاست. این حالت میتواند در سطح گستردهای روی خصوصیات ظاهری میوه نسبت به ارقامی که از هموزیگوسی بیشتری برخوردارند تاثیر داشته باشد.
به علاوه ممکن است برخی ارقام نوعی انحراف ژنتیکی از خود نشان داده که منجر به ظاهر غیرقابل پسند شوند. این پدیده ممکن است در اثر جهش (تغییر رنگ) و یا شرایط استرسزا که روی مراحل نموی تاثیرگذار است ایجاد شود. پدیده شیمر نیز به کرات در میوههای مرکبات مشاهده شده است. در این حالت ترکیبی از بافتها با منشا ژنتیکی متفاوت در یک اندام بوجود میآیند. این تفاوت ممکن است به وسیله جهش و یا در نقطه پیوندی پایه و پیوندک ایجاد شود.
دامنه گسترده و متنوعی از عوامل زنده و غیر زنده قبل از برداشت قادرند ظاهر میوه را تغییر دهند. در مطلوبترین شرایط، باز هم بخشی از میوهها به دلیل کیفیت پایین، در درجه پایینتر قرار میگیرند. بدیهی است که حذف تمام میوههای آسیب دیده غیرممکن است اما تلاش در جهت کاهش ضایعات منجر به فهم بهتر مشکلات طبیعی و اتخاذ راه حلهای مناسب مقابله با آنها میشود.
سوالات متداول درباره عوامل موثر در کیفیت میوه مرکبات
۱) عوامل موثر در کیفیت میوه مرکبات قبل از برداشت چیست؟
عوامل بیماریزا، عوامل فیزیولوژیک، عوامل محیطی، عوامل باغی، آسیبهای مکانیکی و عوامل ژنتیکی.
۲) تغذیه چه نقشی در کیفیت میوه مرکبارت دارد؟
تغذیه درخت در مراحل مختلف نموی میوهها، تاثیر زیادی روی کیفیت میوه و قابلیت انبارمانی آن دارد. درمیان کودهای اصلی، ازت نقش مهمی در ساختار پروتئینها و فعالیتهای بیوشیمیایی سلولها دارد. در مرکبات وقتی میزان ازت درخت بین ۳-۲ درصد وزن خشک برگ باشد امکان برداشت میوههای با کیفیت بالا وجود خواهد داشت.
فسفر مهمترین ترکیب تشکیل دهنده بخشهایی چون DNA و غشاء سلولی بوده و در ارتقای بهرهوری انرژی در مراحل فتوسنتز و تنفس مشارکت دارد. پتاسیم در تنظیم فشار اسمزی سلولها و تنظیم فعالیت آنزیمهای مختلف فعال در فتوسنتز و تنفس نقش مهمی دارد.
۳) عوامل بیماریزا چه تاثیری در کیفیت میوه دارند؟
چندین نوع قارچ بیماریزا میتوانند در میوههای در حال نمو ایجاد آلودگی کنند. پیشرفت آلودگی در مراحل اولیه پس از برداشت تا زمانی که میزان مقاومت میزبان در اثر رسیدن و پیری کم شود و شرایط مناسب رشد قارچ فراهم آید به حالت رکود باقی میماند. پوسیدگی محل اتصال دم میوه مرکبات از جمله آلودگیهای پنهانی است که در افزایش ضایعات پس از برداشت نقش مهمی دارد. پوسیدگی سیاه نیز توسط قارچ Alternaria citri به ویژه در پرتقالهای هاملین، ناولها و تانجلوها و از ناحیه گلگاه ایجاد آلودگی میکند.
منبع: فتوحی قزوینی، فتاحی مقدم (1395)، پرورش مرکبات در ایران.