درخت به
«بِه» بومی ایران و ترکمنستان یا به قولی مبدا آن آسیای صغیر است. از نظر اقتصادی درخت به سومین میوه از گروه میوههای دانهدار یا سیب سانان است. «به» به صورت محصول عمده در جهان کشت نمیشود.
ترکیه، چین، مراکش، آرژانتین، صربستان و مونته نگرو و ایران مهمترین کشورهای تولید کننده «به» در جهان هستند. در قدیم درخت به در ایران بیشتر از حالا بازار فروش داشت و در اصفهان، آذربایجان، خراسان و کرمان باغهای «به» فراوان بودند.
با رونق بازار سیب در دهههای اخیر، از اهمیت آن کاسته شده است. در ایران درختان «به» معمولا در حاشیه و مخلوط با دیگر میوهها کاشته میشود و به ندرت به صورت باغهای یکدست وجود دارند.
گیاه شناسی
«به» از تیره وردسانان و جنس Cydonia است. نام علمی «به» C.oblonga است. درختی است با اندازه متوسط و بوتهای کخ بلندی آن به ندرت به ۵ الی ۶ متر میرسد. شاخههای جوان، برگها و بشره میوه از کرکهای نرم نمدی سفید یا خاکستری مایل به قهوهای پوشیده شدهاند. شاخههای برگدار، در بهار همان سال از روی چوب سال پیش میرویند.
چون گلهای درخت به دیرتر از سیب و گلابی باز میشوند، کمتر دچار خطر سرماهای بهاره میشوند. گلهای «به» خودبارورند و بدون نیاز به درختان گردهزا تبدیل به میوه میشوند. گرده افشانی مانند سیب و گلابی، با زنبورعسل انجام میشود. میوه آن برحسب ارقام، گرد، تخم مرغی یا گلابی شکل با رنگ زرد طلایی و در بعضی از ارقام کمی مایل به سبز و کم و بیش کرکدار است.
شرایط اقلیمی
انطباق «به» با آب و هواهای مختلف خیلی سریعتر از سیب و گلابی است و در مناطق گرمسیر معتدل و خیلی سردسیر به عمل میآید. همانطور که اشاره شد درخت «به» کمتر دچار سرماهای دیروقت بهاره میشود. بنابراین میتواند بدون خطر در اقلیمهای مختلف کشت شود.
خاک
خاکهای نیمهسنگین رس و شنی که بتوانند رطوبت را به مدت بیشتری در خود ذخیره کنند برای درخت به مناسبتر از خاکهای سبک شنی و شن و رسی هستند. این درخت توقع زیادی از خاک ندارد و خاکهای نیمه حاصلخیز و سالم بدون زه برایش کفایت میکند. البته در خاکهای عمیق و حاصلخیز رشد بیشتری دارد.
ریشهاش زیاد عمیق نیست و برخلاف سیب به نیتروژن نیاز زیادی ندارد، به همین جهت با روش نگهداری زیرپوشش سبز دائم که فاصله درختان شخم نمیخورد، سازگارتر است، به شرطی که پای درختان عاری از علف باشد. خاکهای خیلی آهکی و اراضی زهدار موجب عدم جذب آهن میشوند.
زمینهای آهکی مرطوب بدترین خاکها برای «به» هستند. این درخت اراضی لبشور را تحمل میکند.
ازدیاد
تکثیر «به» از طریق پاجوش، قلمه، شاخه خوابانیدن و پیوند میسر است. درخت به معمولا پاجوش زیادی تولید میکند که میتوان از آن برای ازدیاد نهال استفاده کرد. قلمه آن نیز به آسانی ریشهدار میشود. متداولترین روش ازدیاد، پیوند است. میتوان از پویند شکمی یا اسکنه (برای پایههای کلفتتر) استفاده کرد.
«به» به عنوان پایه مناسبی برای ازدیاد گلابی، علاوه بر ارقام مرغوب خود «به»، در جهان استفاده میشود. دو رقم Anger و Province که در فرانسه انتخاب شدهاند معروفترین پایههای متداول برای این منظورند که به صورت همسانهای (کلونال) ازدیاد میشوند.
پیوند گلابی روی «به» موجب پاکوتاه شدن و زود باردهی گلابی میشود. استفاده از داننهالهای حاصل از کشت بذر «به» به عنوان پایه نیز یکی دیگر از راههای ازدیاد این درخت است.
نیاز به آب
هر چند به تا حدودی به خشکی مقاوم است، ولی اگر آب کافی در تمام طول دوران رشد به آن برسد و رطوبت خاک در حد متعادل حفظ شود، رشد و محصول بهتری خواهد داشت. روشهای آبیاری مثل سیب و گلابی است.
نیاز به مواد مغذی
«به» از نظر نیاز به مواد مغذی درخت قانعی است. دادن کودهای نیتروژنی زیاد موجب تحریک رشد رویشی و کم باری درخت و همچنین در جاهایی که بیماری سوختگی آتشی رایج است، موجب تشدید این بیماری باکتریایی میشود. کود حیوانی یک سال در میان از نظر بهسازی خاک و بالا بردن ظرفیت نگهداری آب توصیه میشود.
هرس و پرورش
اصولا «به»، مثل سیب و گلابی، زیاد به هرس و مراقبت احتیاج ندارد. فقط باید از رشد بیامان نرکها و پاجوشها مرتبا جلوگیری کرد. در صورت انبوهی تاج، تعدادی از شاخهها باید از داخل تنک شوند، احیانا کوتاه کردن سر بعضی از شاخههایی که خیلی رشد میکنند، باعث توقف رشد و ایجاد شاخههای فرعی میشود، ولی نباید در این کار افراط شود.
هرس باید طوری باشد که منجر به تولید شاخچههای بارور گردد. «به» از ۳ تا ۴ سالگی بارور میشود و تا ۲۵ تا ۳۰ سالگی میتواند بار اقتصادی داشته باشد.
ارقام
ارقام داخلی «به» زیاد متنوع نیستند. طبق مطالعاتی که در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۵ همراه با سایر درختان در کرج، مشهد، اصفهان و میاندوآب به عمل آمد، ۳ رقم «به» که ممتازترین انواع «به»های موجود کشور بود انتخاب شدند که هنوز هم مورد توصیه و ازدیاد هستند.
این ارقام عبارتند از: «به» گورتون اصفهان، نیشابور و ترش آذربایجان. دو رقم مظاهری و حاجی رفیعی نیز بعدا شناسایی شدند.
برداشت
«به» آخرین محصول از میوههای سردسیری و نیمهسردسیری است که معمولا از مهرماه تا اواخر آبان برداشت میشود. هنگامی که میوههای آن زرد و زردطلایی شوند و به حداکثر درشتی خود برسند، بهترین زمان چیدن آنهاست.
این درخت به تنک کردن جواب مثبت میدهد و اگر تعداد میوهها متناسب با قدرت رشد درخت باشد میوههایی با استاندارد بالا به دست میآید. بعضی از ارقام خیلی پربار، ولی اندازه میوهها کوچک است. «به» مثل بعضی از ارقام سیب، خاصیت سال آوری دارد که میتوان با هرس، تنک کردن و ایجاد تعادل بین رشد و تولید، آن را تعدیل کرد.
بیماریها
سبزردی آهن در درختان به
ریشه درختان میوه دانهدار از جمله «به» نسبت به گیاهان دیگر عمیق بوده، مواد غذایی مورد نیاز خود را معمولا در خاکهای فقیر هم جذب میکند.کمبود آهن در خاکهای آهکی و غالبا نواحی خشک بروز میکند.
نشانههای آن عبارتند از: ظهور لکههای سبزرد بین رگبرگهای اصلی و فرعی برگهای انتهایی سرشاخهها. در آغاز، در حالی که بافتهای بین رگبرگها سبزرد و حتی سفیدند، رگبرگها سبز هستند. در مرحله بعد، لکههای بافت مرده بیشتر در حاشیه برگها ظاهر میشوند. برگهای شدیدا بیمار زودتر از موعد میریزند و رشد سرشاخهها هم کاهش مییابد. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به سبزردی آهن در درخت سیب مراجعه کنید.
لکه فابریایی «به»
لکه فابریایی که به آن لکه برگی «به» نیز گفته میشود، در بیشتر کشورها شیوع دارد. این بیماری علاوه بر «به» به درختان گلابی هم حمله میکند و میزبانهای اصلی آن گلابی و به هستند، ولی به تعداد زیادی از گونههای دیگر وردسانان از جمله ازگیل هم حمله میکند.
لکه فابریایی برگ در نواحی با آب و هوای گرم و مرطوب و بارندگی فراوان بیشتر شایع است و شدت بیماری در خزانهها زیاد است. این بیماری در ایران، از مازندران روی درخت به گزارش شده، ولی مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته، در باغهای گلابی ایران چندان شایع نیست.
نشانههای بیماری
نشانههای بیماری بیشتر روی برگ بروز میکنند، ولی روی میوه و سرشاخههای جوان هم دیده میشوند. در دو سطح برگهای جوان، لکههای ریز به قطر ۱ تا ۳ میلیمتر و به رنگ قرمز متمایل به ارغوانی ظاهر میشوند. لکهها بهتدریج بزرگ و قهوهای تیره میشوند و گاهی هالهای زرد در اطراف لکهها ظاهر میشود.
گاهی لکههای متعدد نزدیک، به هم میپیوندند. برگهای به شدت آلوده، بافت مرده و زرد رنگ شده، میریزند. برگ ریزی در نیمه پایینی تاج پوشش درخت شدیدتر است. برگ ریزی شدید موجب ضعف درخت و کاهش محصول آن میشود. لکههای روی میوه شبیه لکههایی است که روی برگ ظاهر میشوند.
لکههای روی میوههای درشت کمی فرورفتهاند. میوههای بشدت آلوده ترک برمیدارند. روی شاخههای روییده در همان سال، در اواسط تا اواخر تابستان، لکههای کوچک، نامشخص و به رنگ ارغوانی متمایل به سیاه بروز میکنند؛ بعضی از این لکهها ممکن است به شانکرهای سطحی تبدیل شوند، ولی بسیاری از آنها در خلال فصل رویش سال بعد محو میشوند، به طوری که روی شاخههای دو ساله بهندرت آثار شانکر دیده میشود.
عامل بیماری
عامل بیماری لکه فابریایی به و گلابی Fabrea maculate است.
مبارزه
برگهای زمستان گذرانده عفونی، مهمترین کانون اسپورهای قارچ برای وقوع عفونهتای اولیه هستند، از این رو جمع آوری و انهدام برگهای آلوده کف باغ، مخصوصا برگهای ریخته شده در خزانهها به کاهش سطح بیماری کمک میکنند.
برگهای جمع آوری شده را میتوان سوزاند، یا زیر خاک دفن یا به کمپوست تبدیل کرد. در صورتی که بیماری شدید باشد میتوان آن را با ۳ تا ۵ بار سمپاشی با قارچ کشهای مناسب در خلال فصل رویش کنترل کرد.
پوسیدگی قهوهای به
پوسیدگی قهوهای به از گیلان و عامل آن Monilia fructigena نام برده شده است. این بیماری بیشتر در مناطق مرطوب و پرباران شایع است و غالبا به میوههای رسیده (مخصوصا به میوههایی که مورد حمله کرم «به» قرار گرفتهاند و یا به هرعلتی زخمی شده باشند) حمله میکند.
این بیماری در باغهایی که در کاشت و داشت آنها نکات علمی و فنی رعایت میشود و در جلگهها واقع شدهاند دیده نمیشود و خسارت آن قابل توجه نیست.
میوههای عفونی که روی زمین میافتند بعد از مدتی سفت و سخت شده، حالت مومیایی پیدا میکنند؛ به این میوههای پوسیده مومیایی شده که مخلوطی از سلولهای بافت میوه و میسلیومهای قارچ هستند، اسکلروت دروغی گفته میشود. برای اطلاعات بیشتر به شرح این بیماری درخت به، به بیماری پوسیدگی قهوهای سیب مراجعه کنید.
سفیدک پودری درخت به
در ایران سفیدک پودری به چندان شیوع ندارد و انتشار و خسارت آن به مراتب از سفیدک پودری سیب کمتر است. نشانههای این بیماری روی شاخههای «به» همان منظره و علائم شاخههای سیب آلوده به سفیدک پودری سیب را دارند.
میوه «به» بهندرت مورد حمله بیماری قرار میگیرد. میوههای مورد حمله بیماری، در نتیجه رشد میسلیومها بدشکل و پوست نواحی آلوده چوب پنبهای میشوند و به رنگ خاکستری در میآیند. برای اطلاع بیشتر و نحوه کنترل این بیماری، به سفیدک پودری سیب مراجعه کنید.
پوسیدگی رزلینیایی ریشه درخت به
این بیماری در اصفهان، قزوین، کرج، مشهد،شیراز و تهران گزارش شده است. برای آشنایی درمورد میزان خسارت، نشانهها، عامل بیماری و مبارزه این بیماری به مقاله پوسیدگی رزلینیایی ریشه درختان سیب مراجعه کنید.
پوسیدگی آرمیلاریایی ریشه درخت به
این بیماری در اصفهان گزارش شده است و چندان شایع نیست. برای آگاهی از نشانهها، عامل بیماری و مبارزه با این بیماری درخت به، به بیماری پوسیدگی آرمیلاریایی درخت سیب مراجعه کنید.
سوالات متداول درباره درخت به و بیماریهای آن
۱) چه خاکی برای کاشت درخت به مناسب است؟
خاکهای نیمهسنگین رس و شنی که بتوانند رطوبت را به مدت بیشتری در خود ذخیره کنند برای درخت به مناسبتر از خاکهای سبک شنی و شن و رسی هستند. این درخت توقع زیادی از خاک ندارد و خاکهای نیمه حاصلخیز و سالم بدون زه برایش کفایت میکند. البته در خاکهای عمیق و حاصلخیز رشد بیشتری دارد.
زمینهای آهکی مرطوب بدترین خاکها برای «به» هستند. این درخت اراضی لبشور را تحمل میکند.
۲) نشانه بیماری لکه فابریایی یا لکه برگی درخت به چیست؟
نشانههای بیماری بیشتر روی برگ بروز کرده ولی روی میوه و سرشاخههای جوان هم دیده میشوند. در دو سطح برگهای جوان، لکههای ریز به قطر ۱ تا ۳ میلیمتر و به رنگ قرمز متمایل به ارغوانی ظاهر میشوند. لکهها بهتدریج بزرگ و قهوهای تیره شده و گاهی هالهای زرد در اطراف لکهها ظاهر میشود. برگهای به شدت آلوده، بافت مرده و زرد رنگ شده، میریزند.
لکههای روی میوههای درشت کمی فرورفتهاند. میوههای بشدت آلوده ترک برمیدارند. روی شاخههای روییده در همان سال، در اواسط تا اواخر تابستان، لکههای کوچک، نامشخص و به رنگ ارغوانی متمایل به سیاه بروز میکنند.
۳) درخت به چند روش تکثیر میشود؟
تکثیر «به» از طریق پاجوش، قلمه، شاخه خوابانیدن و پیوند میسر است. درخت به معمولا پاجوش زیادی تولید میکند که میتوان از آن برای ازدیاد نهال استفاده کرد. قلمه آن نیز به آسانی ریشهدار میشود. متداولترین روش ازدیاد، پیوند است. میتوان از پویند شکمی یا اسکنه (برای پایههای کلفتتر) استفاده کرد.
پیوند گلابی روی «به» موجب پاکوتاه شدن و زود باردهی گلابی میشود. استفاده از داننهالهای حاصل از کشت بذر «به» به عنوان پایه نیز یکی دیگر از راههای ازدیاد این درخت است.
منبع: اشکان، محمد(1390)، بیماریهای مهم درختان میوه در ایران.