بیماریهای درختان میوه هسته دار
در این مقاله با انواع بیمای های درختان هلو، شلیل، آلو و گوجه، گیلاس، آلبالو، زردآلو و بادام و نشانهها، عامل بیماری و روش مبارزه آنها آشنا میشویم.
غربالی درختان میوه هسته دار
در ایران این بیماری روی درختانمیوه هسته دار زردآلو، گیلاس، آلبالو، گوجه، آلو، هلو، شلیل و بادام دیده شده است و در آذربایجان به زردآلو خسارت زیاد وارد میسازد. بیماری غربالی به دلیل جوشها و لکههایی که در میوه زردآلو ایجاد میکند، ارزش صادراتی برگه زردآلو و قیسی را نیز کاهش میدهد.
نشانههای بیماری
نشانههای بیماری روی هلو، شلیل و زردآلو مشابه است. قارچ عامل بیماری در خلال ماههای مرطوب پاییز و زمستان، جوانههای خفته را آلوده کرده، منجر به مرگ آنها میشود. گاهی جوانههای مرده از ترشحات صمغی پوشیده شده، جلای خاصی پیدا میکنند. پیدایش لکههای شانکر مانند محتوی اسپورودوکیومهای قارچ روی شاخههای به قطر ۳ تا ۱۰ میلیمتر در هلو، شلیل و بادام معمول است. روی شاخههای زردآلو این لکهها تشکیل نمیشوند.
لکههای برگ در آغاز پیدایش کوچک و ارغوانی بوده، ولی به تدریج بزرگتر شده، قطرشان به ۳ تا ۱۰ میلیمتر میرسد و رنگشان متمایل به قهوهای میشود. لکههای روی برگ در هوای گرم و خشک از پهنک برگ جدا شده، میریزند و برگ سوراخ سوراخ میشود و به همین دلیل این بیماری را غربالی نامیدهاند.
لکههای روی برگ هلو، شلیل، گوجه و بادام تقریبا مدورند و قطر سوراخها به ۳ تا ۵ میلیمتر میرسد، ولی سوراخهای روی برگ زردآلو و گیلاس بزرگتر و نامنظم هستند. سوراخهای ایجاد شده روی برگ زردآلو گاهی با حشره خوردگی قابل اشتباه است. لکههای روی میوهها معمولا در سطح نیمه بالایی آنها بروز کرده، سرانجام چوب پنبهای و زبر و در زردآلو برجسته میگردند.
عامل بیماری
عامل غربالی درختان میوه هسته دار قارچ Wilsonsomyces carpohphilus نام دارد.
مبارزه
در مبارزه با بیماری غربالی درختان هلو و شلیل جوانههای خفته، شاخسارهها و میوهها باید با استفاده از سمپاشیهای حفاظت کننده از آلودگی حفظ شوند. در زردآلو میوهها، برگها و جوانههای خفته باید محافظت گردند.
یک بار سمپاشی زمستانی که قبل از بارانهای پاییزی انجام شود، از آلودگی درختان در سراسر زمستان جلوگیری میکند. برای جلوگیری از آلودگی میوه و برگ (مخصوصا در مورد زردآلو) یک یا دو بار سمپاشی به فاصله ۱۵ تا ۲۰ روز بعد از تشکیل میوه توصیه میشود.
برای سمپاشی زمستانی میتوان از سمپاش زمینی یا هوایی (درصورتی که شرایط لازم در منطقه فراهم باشد) استفاده کرد، ولی برای سمپاشی بهاری بهتر است از سمپاش زمینی استفاده شود. در عمل هیچ یک از ارقام زردآلو یا شلیل در برابر بیماری مقاوم نیستند.
آبیاری بارانی که موجب خیس شدن برگها و میوه میشود بروز بیماری را تشدید میکند. اگر بیماری در قسمتهای مختلف درخت استقرار یابد و مزمن شود مبارزه با آن با قارچ کشهای حفاظتی مشکل میشود.
سفیدک پودری (نمدی) هلو و دیگر درختان هسته دار
نخستین بار در سال ۱۳۲۶ مرحوم اسفندیاری سفیدک پودری هلو را در ایران گزارش کرد. سفیدک پودری هلو به شلیل و شبرنگ نیز حمله میکند. این بیماری در نهالستانهای درختان مذکور به شدت شیوع دارد و خسارت هنگفتی به آنها وارد میسازد.
بر اثر حمله سفیدک به برگ گیاهان میزبان، پوشش سفید نمدی روی دو سطح برگ تشکیل میگردد، در نتیجه، فعالیت حیاتی برگهای آلوده کاهش یافته، یا کاملا مختل میگردد و تعدادی از برگها زودتر از موقع میریزند. اختلال در عمل حیاتی برگها و خزان زودرس آنها موجب میشود درخت نتواند مواد غذایی لازم برای ذخیره و تشکیل جوانههای سال بعد را تامین کند و بدین ترتیب درخت به تدریج ضعیف شده، محصولش تقلیل مییابد.
آزمایشهای انجام شده در این مورد نشان میدهند که قدرت درختان هلوی مبتلا به سفیدک برای ساختن مواد مورد نیاز گیاهی تا ۵۰ درصد کاهش مییابد. خشکیدن بسیاری از سرشاخهها، ریزش میوه و کاهش ارزش میوههای لکهدار جنبههای دیگر خسارت این بیماریاند.
نشانههای بیماری
علائم بیماری سفیدک پودری هلو را میتوان در تمام مدت سال روی درختان آلوده مشاهده کرد. اوایل بهار چند هفته پس از بازشدن برگها تا اواخر تابستان نشانه بیماری روی برگ و میوه کاملا مشهود است. در اواخر پاییز و زمستان که درخت برگ ندارد باید سرشاخههای درخت بیمار را معاینه کرد. تشخیص بیماری در جوانهها تنها به روش رنگ آمیزی و مشاهده آنها زیرمیکروسکوپ میسر است.
این بیماری به برگ، شاخه جوان و میوه حمله میکند و روی هر یک از اندامهای آلوده نشانه ویژهای به شرح زیر دارد:
روی برگ – سه تا چهار هفته پس از بازشدن برگهای درخت، چنانچه آنها را (مخصوصا برگهایی را که در انتهای سرشاخهها قرار دارند) به دقت بنگریم لکههای کوچک بی شکلی شبیه به قطره آبی که روی کاغذ خشک کن قرار گرفته باشد به رنگ سفید تمیز در سطح بالایی و گاهی زیرین آنها دیده میشوند.
دو سه روز بعد از این حالت که سطح لکهها کمی وسیع تر شد چنانچه با مالش انگشت لکههای مذکور را زایل گردانیم، میبینیم بشره برگ در محل لکهها سبز کمرنگ و مایل به قهوهای شده است. به تدریج که لکههای برگ پیشرفت میکنند و بزرگتر میشوند، تغییر رنگ اپیدرم بیشتر شده و بافت برگ در محل لکهها کمی برجستگی یا فرورفتگی پیدا میکند. برگ غالبا کمی چین دار شده و به آن میماند که رگبرگ اصلی کوتاه شده باشد.
دو نیم پهنک برگ حول رگبرگ اصلی و به سمت بالا برگشته، پیچ و تاب میخورند. در این موقع بیشتر سطح برگ پوشیده از لایه آردی شکل قارچ بوده، پهنک برگ در آن قسمتها قهوهای است. مشاهده این نوع برگهای فاسد شده روی سرشاخههای جوان به ویژه در قسمتی که ۳ تا ۴ برگ به جوانه انتهایی مانده است به آسانی میسر است و رویت آنها روی نهالها و پایههای نرک هلو به مراتب آسان تر و تعداد آنها نیز فراوان تر است. برگهای پیر به ندرت مورد حمله قارچ قرار میگیرند و تقریبا مقاومند.
روی میوه – زیان بیماری در حالتی که به میوه حمله کند فوقالعاده زیاد است زیرا ارزش میوه و بازارپسندی آن به طور محسوسی تقلیل مییابد. بیماری در مرحله معینی از رشد میوه، به آن حمله و لکههای غالبا گرد ایجاد میکند. اگر میوه سبز باشد لکه سفید و چنانچه متمایل به قرمز باشد لکه زرد چرکین است.
فعالیت و تاخت و تاز قارچ روی این قبیل میوهها که در این هنگام ۱ تا ۲/۵ سانتیمتر قطر دارند موجب توقف رشد و ریزش آنها میگردد. تعداد کمی از میوهها نیز خشکیده، روی درخت باقی میمانند به طوری که در بهار سال بعد هم میتوان آنها را روی درخت دید. بقیه میوههای آلوده درخت و همچنین میوههایی که دیرتر مورد حمله قرار گرفته اند به رشد خود ادامه میدهند. قارچ نیز فعالیت و رشد کرده، روی گوشت میوه اثر میگذارد.
قسمتهای لکهدار میوه سخت و سفت شده، از رشد طبیعی باز میمانند و در نتیجه ممکن است میوه تا اندازهای بدشکل شود. قطر لکههای بیماری روی میوه از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر متغیر است. گاهی لکهها تا نصف سطح میوه را اشغال میکنند و گاهی میوه در محل لکهها ترک بر میدارد. کمی یا زیادی آلودگی میوه تا اندازهای به ارقام هلو مربوط است.
روی سرشاخه – اوایل فصل بهار که برگهای جوان و لطیف درخت زیاد و رو به رشد و ازدیادند، سفیدک روی همان برگها دیده میشود و کمتر به سرشاخهها سرایت میکند، ولی در اواخر بهار که از یک طرف تعداد زیادی از برگها به حد بلوغ میرسند و مقاوم میشوند و از سوی دیگر شدت بیماری به حداکثر خود میرسد، سرشاخهها مورد حمله قرار میگیرند و از یک قشر نازک نمدی شکل که اجتماعی از ریسههای در هم پیچیده قارچ است پوشیده میشود.
سرشاخههای مبتلا غالبا کم رشد، باریک و ضعیف مانده، جوانههای آنها کوچک میشوند. در فصل پاییز معمولا در باغهای آلوده، روی درختان مبتلا، تعداد زیادی سرشاخههای جوان پوشیده از پوششی نمدیشکل که دارای تعداد زیادی نقاط تیره رنگ است و ۲ تا ۳ سانتیمتر اتنهای آن خشکیده، نظر بیننده را به خود جلب مینماید.
عامل بیماری
عامل بیماری سفیدک سطحی هلو و شلیل در بیشتر موارد Sphaerotheca pannosa است. ریسههای آن در سطح اندامهای میزبان مستقر شده و مکینههای آن داخل سلولهای اپیدرم میزبان نفوذ میکنند.
مبارزه
برای مبارزه با سفیدک حقیقی درختان میوه هستهدار میتوان از قارچ کشها استفاده کرد، میزبانهای آلوده را حذف نمود یا از ارقام مقاوم بهره گرفت. برای مبارزه با آلودگیهای میوه، موقع سمپاشی مهم است.
حذف و انهدام بوتههای گلسرخ آلوده واقع در مجاورت باغهای زردآلو، شلیل، هلو و آلو توصیه میشود. هر گونه عملیات باغبانی که موجب افزایش جریان هوا (در باغ و داخل تاج پوشش درختها) و کاهش رطوبت شود، در جلوگیری از بیماری و کاهش شدت آن موثر بوده، باید اعمال گردد.
مبارزه با سفیدک حقیقی هلو (ودیگر درختان میوه هستهدار) و کنترل آن به محض ظهور اولین علائم بیماری نسبتا آسان و قرین موفقیت است در حالی که این امر در مراحلی که سفیدک بیشتر سرشاخهها و برگهای درخت را پوشانده و پوشش آردی تشکیل داده، بسیار مشکل است.
بهترین زمان سمپاشی وقتی است که گلبرگهای درخت ریخته و میوه تشکیل شده باشد. حداقل سه و حداکثر هفت بار – بسته به ضعف یا شدت بیماری – باید درختان مبتلا سمپاشی شوند. سمپاشی اول پس از ریزش گلبرگها و سمپاشیهای بعدی به فاصله ۱۰ تا ۱۴ روز به عمل میآیند. سمپاشی بعد از گل برای جلوگیری از آلودگی میوه حائز کمال اهمیت است.
خزانههای بذری و پیوندی هلو باید مرتب به فاصله ۱۰ تا ۱۴ روز یکبار تا اواسط تابستان سمپاشی شوند. در مبارزه با سفیدک حقیقی درختان میوه هسته دار، روش سمپاشی مهم است بدین معنی که هنگام سمپاشی باید دقت شود تمام قسمتهای درخت به ویژه دو سطح برگ و تمام سطح میوه و سرشاخهها کاملا به محلول سمی آغشته گردند.
برگ پیچیدگی هلو
برگ پیچیدگی هلو و گیلاس پراکندگی جهانی دارد و در بیشتر مناطق تولید هلو، شلیل و گیلاس شایع است. بیماری برگ پیچیدگی روی بادام در کشور پرتغال و روی زردآلو در استرالیا هم گزارش شده است.
این بیماری اصولا در مناطق گرم و خشک شیوع ندارد و بیشتر در نواحی خنک و مرطوب خسارت وارد میسازد. در استانهای تهران، شیراز، اصفهان، مازندران، گلستان، اذربایجان، زنجان و خراسان، معمولا در باغهای هلو بروز میکند. باغداران به بیماری برگ پیچیدگی هلو لب شتری و باد سرخ هم میگویند.
نشانههای بیماری
اولین نشانههای بیماری در بهار به شکل لکههای زرد یا متمایل به قرمز روی برگهای در حال رشد بروز میکنند. محل این لکهها در برگ به تدریج کلفت و چین خورده شده، سرانجام موجب پیچیدگی برگ میشود.
بخشهایی از برگ در محل لکهها چیندار، ترد و شکننده شده، ممکن است در سطح آنها لایهای سفید رنگ از اسپور تشکیل گردد. برگهای بیمار ممکن است زود هنگام بریزند و اگر روی درخت باقی بمانند، در مواردی که بیماری شدید باشد، به رنگ قهوهای تیره در میآیند.
روی اینگونه درختهای مبتلا به بیماری ممکن است تشکیل میوه به شدت کاهش پیدا کند یا متوقف گردد. شاخسارههای سبز نیز گاهی مبتلا میشوند که در این صورت قطورتر و بی قواره میشوند. اگر میوهها که به ندرت آلوده میشوند مورد حمله بیماری قرار گیرند، لکههای نامنظم برجسته چیندار به رنگ متمایل به قرمز روی آنها به وجود میآیند. برگ پیچیدگی گیلاس موجب تحریک شاخهزایی در درختان مبتلا و تشکیل شاخههای جارویی میگردد.
عامل بیماری
قارچ Taphrina deformans (Burk.) Tulasne عامل بیماری برگ پیچیدگی هلوست. اندازه آنها بسیار متغیر است.
مبارزه
راه اصلی و عمده مبارزه با این بیماری سمپاشی درختان مبتلا با قارچ کشها و استفاده از ارقام متحمل است. رعایت اقدامهای بهداشتی و عملیات زراعی در کنترل و مهار بیماری چندان موثر نیست.
سمپاشی درختها با قارچ کشها معمولا زود هنگام و قبل از فصل نمو جوانهها باید انجام شود. در کالیفرنیا سمپاشی درختها در پاییز و بعد از خزان برگها انجام میشود تا ضمن مبارزه با بیماری غربالی، پیچیدگی برگ هم مهار شود. هیچ یک از ارقام هلو و شلیل نسبت به بیماری پیچیدگی ایمن نیستند، ولی حساسیت آنها به بیماری با هم فرق دارد و فقط تعداد کمی ارقام به این بیماری نسبتا مقاومند.
انبانک آلو
به این بیماری «انبونک آلو» یا «خیارک آلو» هم گفته میشود. انبانک آلو نوعی بیماری قارچی است که بیشتر به میوه و گاهی به برگ و شاخه درختان جنس –Prunus به ویژه آلوهای اروپایی – حمله میکند. این بیماری انتشار جهانی دارد.
در ایران زیاد شایع نیست و خسارت قابل توجهی نمیزند. در بعضی از سالها که در بهار هوا خنک و بارانی است روی درختان آلو دیده میشود. انبانک آلو در ایران از اردبیل، ارومیه، قزوین، طالقان و اهر گزارش شده است.
نشانههای بیماری
نشانههای این بیماری روی میوه شایعتر و نمایانتر از علائم آن روی برگ و سرشاخههاست. میوههای آلوده بدشکل و دراز میشوند به گونهای که گاهی طول میوه مبتلا تا ۱۰ برابر طول میوه طبیعی و سالم میرسد. داخل میوههای به شدت آلوده خالی مانده، هسته در آنها تشکیل نمیشود؛ گاهی هم درون آنها هسته تشکیل و نوعی از بافت اسفنجی پر میشود.
در بیشتر موارد داخل میوههای عفونی خالی و پوسته خارجی آنها نازک، سخت و سیاه هستند. این میوهها به تدریج میریزند. برگها و سرشاخههای مبتلا به بیماری انبانک مانند برگها و سرشاخههای مبتلا به برگ ویچیدگی هلو، بر اثر Taphrina deformans پیچیدگی پیدا میکنند. نشانههای بیماری روی اندامهای آلوده ۶ تا ۸ هفته پس از شکفتن جوانههای درخت آشکار میشوند.
عامل بیماری
عامل این بیماری در ایران Taphrina pruni Tul. گزارش شده است. در امریکا علاوه بر این قارچ، گونه T.communis هم به گونههای آلو مخصوصا آلوهای وحشی حمله میکند.
مبارزه
توصیه میشود حتی المقدور از ارقام مقاوم یا محتمل آلو برای احداث باغهای جدید استفاده شود. موثرترین راه برای مهار بیماری در باغهایی که درختان آنها به این بیماری حساس هستند استفاده از قارچ کش و سمپاشی درختان است.
با سمپاشی درختها یک دفعه در اواخر پاییز و دفعه دوم در اواخر زمستان قبل از شکفتن جوانهها بیماری به طور رضایت بخشی کنترل میشود.
لکه آجری برگ بادام
در ایران لکه آجری برگ بادام در تربت حیدریه، ارومیه، عجب شیر، آذرشهر، قصر شیرین، قزوین، مشهد، تبریز، مراغه، کاشان، شبستر، گناباد، شیروان و اصفهان و روی بادام کوهی در خرم آباد لرستان دیده شده است.
به طور کلی میتوان گفت بیماری در بیشتر مناطق بادام خیز کشور شایع است، ولی شدت آن در بادامستان های قزوین، آذربایجان شرقی و اصفهان بیشتر بخه چشم میخورد.
نشانههای بیماری
نشانه این بیماری روی برگ بادام نخست به صورت لکههایی بی شکل و سبز متمایل به زرد ظاهر میشود، بعدا سبزینه برگ در محل لکهها که معمولا گوشه دار و با حاشیه مشخص هستند زایل شده، به رنگ زرد در آمده، به تدریج که قارچ عامل بیماری پیشروی، رشد و نمو میکند. رنگ لکهها نیز از زرد به نارنجی تند و بعد به قرمز آجری در میآیند.
در این هنگام بافت برگ در محل لکهها ضخیم شده، به سمت سطح تحتانی برجسته میشود، در حالی که در رویه بالایی برگ فرورفتگی به وجود میآید. قطر برگ در محل لکهها کلفت تر میشود و گاهی به ۲ تا ۳ برابر ضخامت برگ سالم میرسد. اواخر فصل تابستان، رنگ لکههای برگ کاملا قهوهای و سپس تیره شده، بافت برگ در این قسمتها مرده و خشک میشود.
گاهی به علت پیوستن تعدادی از این لکهها، تمام پهنک برگ فاسد شده، برگ میریزد. ریزش برگهای به شدت عفونی و لکه دار، از تابستان شروع شده، تا اواسط پاییز ادامه مییابد.
عامل بیماری
عامل بیماری لکه آجری برگ بادام Polystigma amygdalinum است. این قارچ انگل اجباری است.
مبارزه
۱. جمعآوری برگهای ریخته شده در سطح خاک و سوزاندن آنها در اواخر پاییز، مقدار مایه قارچ را کاهش میدهد.
۲. شخم زدن زمین باغ قبل از باز شدن جوانهها نیز در کاهش مایه قارچ موثر است؛ زیرا با این عمل، خاک عاری از برگهای محتوی پریتسها از عمق به سطح میآیدو بالعکس برگهای محتوی مایه قارپ زیر خاک دفن میشوند.
۳. درختان را باید ۲ تا ۳ بار سمپاشی کرد. ابتدا هنگامی که گلبرگهای درخت میریزند، بار دوم ۱۵ روز بعد و در صورتی که شرایط جوی برای وقوع آلودگی و خروج آسکوسپورها مناسب باشد سمپاشی سوم به فاصله ۱۵ روز پس از سمپاشی دوم انجام میشود.
لکه قرمز برگ آلو و گوجه
بیماری لکه قرمز آلو بیشتر در نواحی جنوب و جنوب شرقی اروپا شامل رومانی، بلغارستان و تاجیکستان شیوع دارد. این بیماری در بیشتر استانهای ایران هم شایع است و تاکنون از استانهای آذربایجان شرقی، همدان، مرکزی و نیز سواحل دریای خزر، گرگان، قصرشیرین، خرم آباد و کرج از روی درختان آلو، گوجه و آلو وحشی گزارش شده است.
به طور کلی خسارت این بیماری در ایران زیاد نیست و فقط در سالهایی که شرایط محیطی برای رشد عامل بیماری مناسب باشد بیشتر برگهای میزبان آلوده شده، موجب اختلال در اعمال حیاتی، ضعف و کاهش میوه آن میگردد. نشانههای این بیماری در همدان روی دمبرگ و سرشاخههای درختان آلو نیز گزارش شده است.
نشانههای بیماری
روی برگهای آلو، لکههایی مدور یا بیضی شکل ظاهر میشوند که ابتدا زرد هستند و سپس قرمز رنگ میشوند. برگ در محل لکهها کمی متورم و کلفت میشود. در اواخر تابستان معمولا لکههای بیماری به رنگ قهوهای تا قهوهای تیره در میآیند. رنگ لکهها معمولا در پشت برگ پررنگتر از رنگ آنها در سطح بالایی برگ است.
بافت برگ در ناحیه این لکهها غضروفی میشود، در محل لکهها سطح زیرین برگ برآمدگی و سطح فوقانی فرورفتگی پیدا میکند. معمولا تعداد این لکهها روی برگ زیاد و گاهی به ۵۰ تا ۶۰ عدد میرسد.
برگهایی که به شدت آلوده باشند قبل از موقع، خزان میکنند. قطر برگ در ناحیه لکهها به ۲ تا ۳ میلیمتر میرسد. لکههای برگ آلو نسبت به لکههای بیماری لکه آجری برگ بدام شفافتر و براقترند. حمله قارچ به برگ باعث به هم خوردن نظم بافتهای برگ شده، معمولا طول سلولها افزایش مییابد.
عامل بیماری
عامل بیماری لکه قرمز برگ آلو قارچی هتورتال به نام Polistigma rubrum (pers.) Dc. است.
مبارزه
1. استفاده از ارقام مقاوم
2. اقدامهای بهداشتی: جمعآوری برگهای ریخته شده در خاک باغ در پاییز و سوزاندن یا زیر خاک بردن آنها با شخم عمیق، نقش مهمی در کاهش مایه قارچ دارد.
3. مبارزه شیمیایی
زنگ درختان میوه هسته دار
زنگ درختان میوه هسته دار انتشار جهانی دارد. شیوع این بیماری بسیار نامنظم است و به دما و بارش در خلال فصل رویش بستگی دارد. نشانههای بارز این بیماری روی برگ ظاهر میشوند. آلودگی میوه هلو به ندرت گزارش شده است.
همه برگهای درختان هلو در برزیل و درختان آلو و گوجه در فرانسه که به این بیماری مبتلا میشوند، میریزند و فقط در صورت سمپاشی درختان، میتوان از ریزش شدید برگ درختان بیمار جلوگیری کرد. این بیماری در استرالیا و فرانسه به درختان آلو و گوجه خسارت زیادی زوارد میسازد، ولی در ایالات متحده امریکا این خسارت زیاد نبوده، جنبه اقتصادی ندارد. در کالیفرنیا، بیماری زنگ هر ساله شیوع پیدا میکند.
این زنگ در ایران روی درختان هلو، زردآلو، بادام، گیلاس و آلو در گیلان و مازندران، اردبیل، اصفهان، همدان، اطراف تهران و فارس گزارش شده است، ولی گسترش و اهمیت زیادی ندارد؛ مگر در بعضی از سالها که بارندگی زیاد باشد، مانند بروز اپیدمی زنگ بادام در خفر استان فارس در سال ۱۳۷۴.
نشانههای بیماری
نشانههای زنگ روی برگ در همه درختان میوه هسته دار شبیه هم هستند. شروع بیماری همراه با پیدایش لکههای سبز متمایل به زرد کم رنگ در دو سطح برگ است. لکهها کم و بیش زاویهدار هستند و رنگشان زرد براقی میشود. روی لکههای واقع در سطح زیرین برگ، جوشهای تیپ مولد یوریدیوسپور به ر نگ قهوهای – نارنجی تشکیل میشوند.
آلودگی سرشاخهها به زنگ، در همه انواع درختان میوه هسته دار واضح و نمایان نیست، ولی وقوع آلودگی سرشاخهها در هلو نسبت به آلو و گوجه بیشتر و رویت آنها آسانتر است. در آغاز سرشاخههای آلوده کمی آبگز و متورم میشوند.
عامل بیماری
دو گونه قارچ عامل بیماری زنگ در درختان جنس prunus یافت میشود. قارچ Tranzshelia discolor که انتشار جهانی دارد و عامل شایع زنگ درختان میوه زراعی است و گونه T. pruni-spionosae Dietel که در اروپا و بعضی از مناطق دیگر یافت میشود.
مبارزه
بیماری زنگ درختان میوه هسته دار را در صورت لزوم میتوان با سمپاشی حفاظتی مهار کرد. در نواحیای که بروز زود هنگام زنگ معمول است، سه دفعه (یک، دو و سه ماه قبل از برداشت محصول) درختان را تیمار میکنند.
در مناطقی که بیماری زنگ شدت ندارد و یا بیماری دیرهنگام بروز میکند، توصیه میشود که درختان بعد از برداشت محصول سمپاشی شوند.
پوسیدگی قهوهای درختان میوه هسته دار
این بیماری در بیشتر کشورهای میوه خیز جهان که هنگام گلدهی درختها و رسیدن میوهها، باران میبارد شیوع دارد و بیشتر به درختهای هلو، گیلاس، آلو ، زردآلو و بادام حمله میکند.
در ایران روی هلو در گیلان و گوجه قطرهطلا در ساری و هلو، آلو و زردآلو در آذربایجان غربی گزارش شده است. خسارت این بیماری در ایران زیاد نیست و گهگاهی در باغهای میوه استان مازندران و آذربایجان غربی بروز میکند.
نشانههای بیماری
علائم بیماری ابتدا روی گلها ظاهر میشوند. روی گلبرگها، مادگی و پرچمها لکههای قهوهای بروز میکنند و به سرعت تمام قسمتهای گل و دمگل عفونی میشوند.
در شرایط مرطوب تمام قسمتهای عفونی گلها از یک لایه کنیدیهای خاکستری متمایل به قهوهای قارچ پوشیده میشود و پس از آن گلها چروکیده و کاملا خشک شده، دستههای گلهای خشکیده روی درخت آویزان میمانند. گاهی سیخکهای حامل گلهای آلوده نیز مبتلا شده، دچار سوختگی (blight) میگردند.
در هوای مرطوب و مواقع بارانی، پوشش خاکستری کنیدیها روی پوست این سیخکهای عفونی نیز ظاهر شده، صمغ زدگی در آنها دیده میشود. میوههای نارس مورد حمله قرار نمیگیرند.
روی میوههایی که نزدیک به رسیدن هستند لکههای قهوهای ظاهر شده، به سرعت در تمام گوشت میوه توسعه پیدا میکنند؛ به طوری که پس از مدتی میوه کاملا میپوسد و در سطح آن لایهای از کنیدیها به رنگ خاکستری تشکیل میشود. لایه متراکم کنیدیها و بالشکهای قارچی در سطح میوه گاهی در دوایر متحدالمرکز تشکیل میشوند.
گاهی لکههای بزرگ روی میوه ظاهر شده، به سرعت میوه پوسیده، قهوهای و مومیایی شده، روی درخت آویزان باقی میماند. روی میوه آلوی قطرهطلا لکههای قهوهای ظاهر شده و به سرعت تمام میوه پوسیده، قهوهای میشود. چون از بافتهای درحال فساد زهرابهای ترشح شده که موجب خشکیدگی اندامهای آلوده میشود، لذا لایه جدا کننده در برگها و میوههای آلوده تشکیل نمیشود. به همین علت برگها و میوههای عفونی روی شاخهها باقی میمانند و نمیریزند.
عامل بیماری
در کشورهای دیگر قارچهای Monilnia fructicola، M. laxa و M. fructigena باعث ایجاد بیماری پوسیدگی قهوهای در درختهای میوه هسته دار میشوند. در ایران روی هلو عامل آن Monilnia fructicola گزارش شده است.
مبارزه
برای کنترل بیماری پوسیدگی قهوهای و کاهش خسارت آن لازم است درختهای مبتلا را سمپاشی کرد. سمپاشی درختها دو موقع ضرورت دارد: اوایل فصل بهار برای جلوگیری از آلودگی گلها و سیخکها و چند هفته قبل از برداشت محصول برای جلوگیری از آلودگی میوهها.
جمعآوری میوههای مومیایی شده روی درخت یا افتاده روی خاک، هرس و حذف شاخههای آلوده و سیخکهای مبتلا که حاوی کنیدیها و میسلیومهای قارچ هستند و اندام آنها در کاهش مایه قارچ و در نتیجه کاهش شدت بیماری موثرند. برای کاهش خسارت بیماری در انبار، لازم است میوهها به دقت چیده و با ملایمت جابجا شوند تا مصدوم نگردند.
سوالات متداول درباره بیماری درختان میوه هسته دار
۱) نشانه بیماری زنگ درختان هسته دار چیست؟
زنگ درختان میوه هسته دار انتشار جهانی دارد. شیوع این بیماری بسیار نامنظم است و به دما و بارش در خلال فصل رویش بستگی دارد. نشانههای بارز این بیماری روی برگ ظاهر میشوند.
نشانههای زنگ روی برگ در همه درختان میوه هسته دار شبیه هم هستند. شروع بیماری همراه با پیدایش لکههای سبز متمایل به زرد کم رنگ در دو سطح برگ است. لکهها کم و بیش زاویهدار هستند و رنگشان زرد براقی میشود. آلودگی سرشاخهها به زنگ، در همه انواع درختان میوه هسته دار واضح و نمایان نیست، ولی وقوع آلودگی سرشاخهها در هلو نسبت به آلو و گوجه بیشتر و رویت آنها آسانتر است.
۲) برگ پیچیدگی هلو بیشتر در چه مناطقی شیوع دارد؟
برگ پیچیدگی هلو و گیلاس پراکندگی جهانی دارد و در بیشتر مناطق تولید هلو، شلیل و گیلاس شایع است. بیماری برگ پیچیدگی روی بادام در کشور پرتغال و روی زردآلو در استرالیا هم گزارش شده است.
این بیماری اصولا در مناطق گرم و خشک شیوع ندارد و بیشتر در نواحی خنک و مرطوب خسارت وارد میسازد. در استانهای تهران، شیراز، اصفهان، مازندران، گلستان، اذربایجان، زنجان و خراسان، معمولا در باغهای هلو بروز میکند. باغداران به بیماری برگ پیچیدگی هلو لب شتری و باد سرخ هم میگویند.اولین نشانههای بیماری در بهار به شکل لکههای زرد یا متمایل به قرمز روی برگهای در حال رشد بروز میکنند.
۳) انبانک آلو چیست و چه نشانههایی دارد؟
به این بیماری «انبونک آلو» یا «خیارک آلو» هم گفته میشود. انبانک آلو نوعی بیماری قارچی است که بیشتر به میوه و گاهی به برگ و شاخه درختان جنس –Prunus به ویژه آلوهای اروپایی – حمله میکند. این بیماری انتشار جهانی دارد.
نشانههای این بیماری روی میوه شایعتر و نمایانتر از علائم آن روی برگ و سرشاخههاست. میوههای آلوده بدشکل و دراز میشوند به گونهای که گاهی طول میوه مبتلا تا ۱۰ برابر طول میوه طبیعی و سالم میرسد. داخل میوههای به شدت آلوده خالی مانده، هسته در آنها تشکیل نمیشود؛ گاهی هم درون آنها هسته تشکیل و نوعی از بافت اسفنجی پر میشود. در بیشتر موارد داخل میوههای عفونی خالی و پوسته خارجی آنها نازک، سخت و سیاه هستند. این میوهها به تدریج میریزند.
۴) علائم بیماری سفیدک پودری هلو و دیگر هسته داران چیست و چگونه میتوان با آن مبارزه کرد؟
علائم بیماری سفیدک پودری هلو را میتوان در تمام مدت سال روی درختان آلوده مشاهده کرد. اوایل بهار چند هفته پس از بازشدن برگها تا اواخر تابستان نشانه بیماری روی برگ و میوه کاملا مشهود است.این بیماری به برگ، شاخه جوان و میوه حمله میکند و روی هر یک از اندامهای آلوده نشانه ویژهای دارد.
برای مبارزه با سفیدک حقیقی درختان میوه هستهدار میتوان از قارچ کشها استفاده کرد، میزبانهای آلوده را حذف نمود یا از ارقام مقاوم بهره گرفت. برای مبارزه با آلودگیهای میوه، موقع سمپاشی مهم است.
حذف و انهدام بوتههای گلسرخ آلوده واقع در مجاورت باغهای زردآلو، شلیل، هلو و آلو توصیه میشود. هر گونه عملیات باغبانی که موجب افزایش جریان هوا (در باغ و داخل تاج پوشش درختها) و کاهش رطوبت شود، در جلوگیری از بیماری و کاهش شدت آن موثر بوده، باید اعمال گردد.
مبارزه با سفیدک حقیقی هلو (ودیگر درختان میوه هستهدار) و کنترل آن به محض ظهور اولین علائم بیماری نسبتا آسان و قرین موفقیت است در حالی که این امر در مراحلی که سفیدک بیشتر سرشاخهها و برگهای درخت را پوشانده و پوشش آردی تشکیل داده، بسیار مشکل است.
منبع: اشکان، محمد(1390)، بیماریهای مهم درختان میوه در ایران.