درخت گردو
گردوی معمولی با نام علمی Juglans regia، گیاهی خزان دار و یک پایه است.در جنس Juglans حدود ۱۵ گونه مختلف وجود دارند. درخت گردو در گذشتههای بسیار دور از فلات ایران به یونان و رم، و از آنجا به سایر نقاط اروپا برده شده است. پیش از ۱۵۶۲م.
از درخت گردوی معمولی، چند درخت در انگلستان کشت شده بود. بعدها مهاجران این گونه را از انگلستان به آمریکا بردند؛ به همین دلیل در انگلستان گردوی معمولی را «گردوی پارسی» و در آمریکا «گردوی انگلیسی» مینامند.
عمر درخت گردو طولانی است. هم اکنون در تویسرکان، تفرش و خوانسار که مرکز جوزستانهای ایران به حساب میآیند و در الموت قزوین، درههای شرقی و غربی بینالود و یا دامنههای جنوبی کوههای هزار و لاله زار کرمان، درختانی از گردوی کهنسال زنده و سرپا دیده میشود که سن بعضی از آنها را بیش از ۵۰۰ سال برآورد میکنند.
ارقام مختلف درخت گردوی معمولی از نظر حساسیت به سرما با هم متفاوتند و در بین آنها، از حساس تا مقاوم وجود دارد. بیشتر ارقام تجاری، معمولا در دمای ۹- درجه سانتی گراد به شدت آسیب میبینند و در ۲۰- کاملا خشک میشوند، ولی در منچوری ارقامی وجود دارند که تا ۴۰- درجه سانتی گراد را نیز تحمل میکنند.
درخت گردو برای رشد و رسانیدن محصول خود به فصل رشد طولانی نیازمند است و به همین دلیل، در بهار، زود فعالیت خود را آغاز میکند و پاییز، دیر به خواب میرود. اغلب، یخبندان های بهاره و پاییزه به آن آسیب میرسانند.
در درخت گردوهای بارور، برای رسیدن محصول باید دمای محیط در طول چندین هفته قبل از برداشت، ۲۷ تا ۳۲ درجه سانتی گراد باشد. دماهای بالاتر باعث سوختگی میوه و سیاه شدن رنگ مغز آن و دماهای کمتر باعث چروکیدگی مغز میگردند. نیاز سرمایی ارقام مختلف درخت گردو ۴۰۰ تا ۱۵۰۰ ساعت دمای کمتر از هفت درجه سانتی گراد است.
ریشه درخت گردو، محوری و ژرف (عمیق) است،بنابراین، نیاز به خاکی با سنگینی متوسط و ژرفایی دست کم دو متر دارد. قلیایی بودن خاک و بالا بودن سطح آب زیرزمینی به گردو آسیب فراوان میزند و دو یا سه روز غرقاب شدن، به ویژه در اوایل بهار، درختان بزرگ را به سرعت از بین میبرد.
درخت گردو در شرایط مناسب، رشد بسیار زیاد دارد. این گیاه در ۵ تا ۶ سالگی به بار مینشیند و از ۱۰ تا ۱۵ سالگی به بعد حداکثر محصول را تولید میکند.
در درخت گردو، گلهای نر، خوشهای هستند و به صورت جانبی روی چوب یکساله به وجود میآیند، در حالی که گلهای ماده ۱ الی ۳ تایی، به صورت انتهایی و گاهی جانبی، روی شاخساره فصل جاری پدیدار میشوند. گلها فاقد گلبرگ هستند و با باد گرده افشانی میشوند. ارقام گردو خود بارورند، ولی چون گرده معمولا زودتر از پذیراشدن مادگی رها میشود، درختان گرده زا باید در باغ وجود داشته باشند. گونههای مختلف گردو میتوانند یکدیگر را تلقیح کنند.
ازدیاد گردو از طریق کشت بذر و پیوند زدن انجام میشود ولی در ایران، بیشتر درختان، غیرپیوندی هستند. تربیت درخت گردو به شکل شلجمی یا جامی است و پس از پیرایش شکل دهی، معمولا دیگر نیازی به پیرایش نیست.
در ایران، به ندرت ممکن است باغ یکدست درخت گردو یافت شود و بیشتر درختان گردو، به طور مخلوط با درختان دیگر و با فواصل زیاد از یکدیگر وجود دارند. در باغهای یکدست سایر کشورها، سابقا فواصل ۱۵ تا ۲۰ متری انتخاب میشد ولی اخیرا فواصل کمتر ترجیح داده میشود و درختان به فواصل ۹ تا ۱۰ متری کشت میگردند.
از یک باغ یکدست، در شرایط مناسب، میتوان تا چهار تن محصول درهکتار به دست آورد. مهمترین ارقام گردوی ایران عبارتند از: کاغذی، نوک کلاغی و ضیاءآبادی قزوین.
سطح زیرکشت درختان گردوی بارور در ایران در سال ۱۳۸۳ برابر ۶۵۰۰۰ هکتار و مقدار تولید آن ۱۵۰۰۰۰ تن و عملکرد آن ۲۳۰۷ کیلوگرم درهکتر بوده است و از نظر مقدار محصول، جمهوری اسلامی ایران در این سال مقام سوم را بعد از چین و ایالات متحده آمریکا داشته است.
بیماریها
آنتراکنوز گردو
این بیماری که به آن بلاچ گردو و گاهی لکه سیاه گردو هم گفته میشود، اولین بار در ۱۸۱۵، یعنی ۱۹۰ سال پیش از اروپا گزارش شد. آنتراکنوز درخت گردو در ایران، در بیشتر مناطق گردو خیز به ویژه نواحیای که در بهار معمولا باران میبارد و رطوبت هوا زیاد است، شیوع دارد و در سالهای پرباران و مرطوب شدت پیدا میکند.
مطالعات انجام شده در سالهای۷۶-۱۳۷۵ نشان میدهند که این بیماری درخت گردو در سالهای مذکور در کلیه مناطق گردوکاری استانهای تهران (به استثنای دماوند)، قزوین، آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، گلستان، ماندران، گیلان، کرمانشاه، کردستان، خراسان و بعضی از نواحی استان سمنان شیوع داشته است. در این دوسال در استانهای همدان ( به استثنای اسدآباد) مرکزی، اصفهان و کرمان این بیماری دیده نشده است.
نشانههای بیماری
آنتراکنوز گردو به برگ، دمبرگ، سرشاخه ها و میوههای جوان حمله میکند. روی برگها ابتدا لکههای کوچک گرد به قطر ۲ تا ۵ میلیمتر با حاشیه دندانه دار به رنگ قهوهای مایل به قرمز با مرکز قهوهای مایل به خاکستری تشکیل میشوند.
این لکهها به تدریج بزرگ شده، به صورت نواحی بافت مرده، بدون شکل هندسی مستقر بین رگبرگها، بیشتر در حاشیه و نوک برگها در میآیند که گاهی اندازه آنها به ۲ تا ۳ سانتیمتر هم میرسد. بعدا از اردیبهشت تا اوایل خرداد ماه در لکهها نقاط سیاه رنگی به طور پراکنده یا در دوایر هممرکز بیشتر در سطح زیرین برگها به وجود میآیند که آسروولهای قارچ عامل بیماری هستند.
نشانههای بیماری روی سرشاخههای جوان درختان بیمار به صورت زخمهای بیضوی تا گرد نامنظم و کمی فرورفته به رنگ قهوهای مایل به خاکستری پدیدار میشوند.
نشانههای بیماری روی پوست سبز میوههای جوان به صورت لکه های گرد نامنظم و کمی فرورفته ظاهر میشوند. میوههای جوان آلوده ممکن است بریزند. لکههای پیشرفته روی میوه ممکن است منجر به پیدایش لکههای بافت مرده تیره رنگ در مغز گردو شوند.
عامل بیماری
بیمارگر آنتراکنوز درخت گردو Gnomonia leptostyla نام دارد. این قارچ به راسته Diaporthales و رده Pyrenomycetesتعلق دارد. در ایران نخستین بار فرم کامل این قارچ از باغهای مبتلا به این بیماری در ارومیه گزارش گردید.
مبارزه
1. اقدامات زراعی: انهدام برگها و میوههای آلوده ریخته شده روی زمین باغ یا دفن آنها زیر خاک و رعایت فاصله کافی بین درختها برای جریان هوا در کاهش شدت بیماری و منابع عفونت موثرند
2. سمپاشی درختها: در مواردی که بیماری شدید و مبارزه با آن مقرون به صرفه باشد میتوان قبل و در خلال اوقات خروج آسکوسپورها، درختان را با قارچ کشهای مناسب سمپاشی کرد
3. استفاده از ارقام مقاوم در برابر بیماری.
شانکر سیتوسپورایی گردو
شانکر سیتوسپورایی درخت گردو از سالها پیش به طور پراکنده در ایران شیوع داشته است. در حال حاضر این بیماری در بیشتر درختهای گردو، مخصوصا آنهایی که در نقاط مرتفع و کوهستانی قرار دارند شیوع دارد. معمولا باعث خشک شدن تعدادی از شاخههای درختان بیمار میشود. گاهی درختان ۵ تا ۶ ساله بیمار به طور کامل میخشکند.
نشانههای بیماری
سرشاخههای درختهای مبتلا بر اثر بیماری میخشکند و در سطح آنها برجستگیهای مخروطی به اندازه ته سنجاق و کوچکتر به وجود میآیند و رنگ پوست آنها تیره میشود. پوست شاخههای چندساله درخت گردو (به قطر ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر) نیز بر اثر ابتلا به این بیماری به رنگ قهوهای تیره در آمده، شاخهها میخشکند.
در سطح پوست چنین شاخهها معمولا برجستگیهای استرومایی قارچ پدیدار نمیگردند و ترشحاتی پراکنده به شکل قطره و به رنگ زرد طلایی شفاف متمایل به قهوهای دیده میشود. این قطرات به صورت مایع غلیظ در مواقع بارندگی و رطوبت زیاد هوا از دهانه پیکنیدهای زیرپوستی قارچ خارج میشوند و در مجاورت هوا سفت میگردند.
عامل بیماری
مطالعات انجام شده روی نمونههای گردو در آذربایجان شرقی نشان میدهند که دوگونه قارچ میتواند عامل شانکر سیتوسپورایی درخت گردو باشند. این قارچ ها عبارتند از: cytospora juglandicola و .C.juglandina
مبارزه
1. هرعاملی که باعث تقویت درخت شود از جمله خاک عمیق، کود، آب کافی و جلوگیری از زخمی و شکسته شدن شاخهها و صدمه حشرات پوستخوار احتمال ایجاد عفونت و در نتیجه خسارت بیماری را کاهش میدهد
2. شاخههای خشکیده و مریض باید ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر پایینتر از بافتهای به ظاهر آلوده بریده و سوزانیده شوند. شاخههای مریض و خشکیده کانون مایه قارچ بوده، چنانچه در باغ نگهداری شوند باعث توسعه و شدت بیماری میشوند. در سراسر سال بازدید درختها، تشخیص شاخههای آلوده، حذف و سالم سازی آنها ضرورت دارد
3. در پاییز بعد از ریزش برگها باید تمام شاخه های مریض و خشکیده را هرس و بلافاصله بعد از هرس درختها را سمپاشی کرد.
پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه گردو
پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه در بیشتر کشورهای میوهخیز جهان، در باغهای میوههای دانهدار، هستهدار و خشکباری مخصوصا پسته، بادام و گردو شیوع دارد و خسارت هنگفتی به آنها وارد میسازد.
در ایران نخستین بار پوسیدگی طوقه و ریشه درخت گردو در استان فارس و پس از آن در استان کرمان گزارش شد. این بیماری در ایران در حال توسعه و گسترش است.
نشانههای بیماری
درختان گردو در سنین مختلف مبتلا به این بیماری میشوند. نشانههای اصلی آن در ریشه، طوقه و بن تنه و علائم ثانوی روی اندامهای هوایی ظاهر میشوند.
نشانهها روی اندامهای هوایی، ضعف عمومی و کم برگ شدن درختان و پدیدار شدن زردی خفیف در برگها هستند.
پوست طوقه و گاهی بخشی از بن تنه ترک میخورد و شیرابه سیاه رنگی از آنجا به خارج تراوش میشود. بافت زیرپوست بن تنه در محل شانکر به رنگ قهوهای مایل به سیاه در میآید. ریشههای اصلی و فرعی تیره رنگ شده، بعدا بر اثر فعالیت دیگر میکروارگانیزمها به رنگ سیاه در میآیند. درختهای به شدت بیمار ممکن است خشک شوند.
عامل بیماری
قارچ Phytophthora cactorum، عامل پوسیدگی طوقه و ریشه درخت گردو در فارس و استان کرمان تشخیص داده شده است.
مبارزه
اقداماتی را که در کنترل این بیماری درخت گردو موثرند، میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
1. به حداقل رساندن مدت اشباع خاک باغ، به ویژه در قسمت نزدیک به سیستم ریشه
2. احداث باغ در زمینهای بدون زهآب و نیز زهکشی و تهویه خاکهای زهآب دار و مرطوب باغهای احداث شده
3. کاشت درختان روی خاک پشتههای کم ارتفاع به گونهای که هنگام آبیاری، آب، اطراف تنه و طوقه درختها را فرا نگیرد
4. استفاده از پایههای متحمل در درختان پیوندی؛ پایههای گردوی ایرانی و گردوی سیاه نسبت به دورگه پارادوکس (Paradox) حساسترند
5. استفاده از قارچ کشهای سیستمیک
6. تراشیدن قسمتهای پوسیده و عفونی تنه، طوقه و ریشهها و انهدام بقایای تراشیده شده، جلوگیری از آب گرفتگی و خیس شدن قسمتهای عفونی شده، توسعه بیماری را در درختان بیمار کاهش داده، مرگ آنها را به تاخیر میاندازد.
سوختگی باکتریایی گردو (بلایت گردو)
سوختگی باکتریایی درخت گردو که به آن باکتریوز گردو، بلایت گردو، پوسیدگی مغز گردو و نقطه سیاه گردو هم گفته میشود در بیشتر کشورهای گردوخیز جهان شیوع دارد و خسارت هنگفتی به این محصول وارد میسازد.
نشانههای بیماری
1. روی برگ: تمام قسمتهای برگ (برگچهها، رگبرگ اصلی و فرعی و دمبرگ) ممکن است مورد حمله باکتری قرار گیرند. بعد از وقوع عفونت، نقاط یا لکههای ریز، آبگز و براق روی این اندامها ظاهر میگردند. به تدریج و مرور زمان این لکهها بزرگتر شده، سرانجام با مرگ بافت، تبدیل به لکههای قهوهای تیره میشوند.
حاشیه این لکه های قهوهای، سبز مایل به زرد بوده، از بافت سالم اطراف کمی روشن تر است. لکهها منفرد و به طور معمول چندان بزرگ نشده، به ندرت قطرشان از چند میلی تجاوز میکند. ممکن است چندین لکه به همدیگر پیوسته، تشکیل یک لکه بزرگ دهند. لکهها ممکن است به اشکال دایرهای و یا زاویهدار باشند.
آلودگی در لبه برگچههای جوان در حال رشد ممکن است شدیدتر باشد. در این حالت بخش زیادی از بافتها مرده، رشد بافتهای سالم اطراف ناحیه مرده منجر به بدشکلی برگ میشود. روی دمبرگ اصلی و رگبرگهای فرعی، زخمهای قهوهای متمایل به سیاه به وجود میآیند که میتوانند به بافتهای مجاور برسند. از بین رفتن دمبرگ اصلی میتواند باعث انهدام کامل برگ شود.
2. روی سنبله نر: سنبلههای نر در شرایط مناسب ممکن است مورد حمله بیماری قرار گیرند. تا زمانی که سنبلههای نر حالت غیرفعال داشته و رشد کافی نکرده باشند، به بیماری مبتلا نمیشوند.
گلهای منفردی که دارای دانه گرده هستند اگر آلوده شوند، ظاهرشان تا حدی حالت آبگزی پیدا کرده، پژمرده شده، از گلهای سالم همان سنبله که رنگ سبز و ظاهری شاداب دارند متمایز میشوند. دانههای گرده سنبلههای نر عفونی به آسانی آغشته به باکتری عامل بیماری میشوند.
3. روی میوه: آلودگی گلگاه میوه ممکن است از راه گردههای آغشته به باکتری یا آلودگی مستقیم به وجود آید. آلودگی میوه در هر زمانی پس از ظهور آن میتواند روی دهد و در بیشتر موارد در محل گلگاه پدیدار میشود.
نشانه آلودگی روی میوه به صورت نقاط یا لکههای کوچک آبگز و یا نیمه شفاف ظاهر میشود. بر اثر گسترش بیماری، قسمت مرکزی لکهها تیره شده، موجب پاره شدن بشره میگردد. در هوای مرطوب شیرابه سیاه و لعاب داری از بشره محل لکهها به خارج تراوش میشود. این شیرابه مملو از باکتریهای عامل بیماری است.
مورچهها، مگسها و دیگر حشرات به این مایع جذب شده، با آغشته شدن پاها و قطعات دهانی آنها، باعث انتشار بیماری میشوند. به طور کلی وقتی میوهها بزرگتر میشوند و پوست سخت آنها شروع به رشد و توسعه مینماید سرعت پیشرفت بیماری کم میگردد.
گاهی آلودگی میوه، مخصوصا عفونتهای گلگاه میوههای جوان منجر به نفوذ باکتری به مغز شده، آن را فاسد میکند. در این حالت مغز گردو بر اثر عفونت، نرم و لزج میشود. چنانچه آلودگی میوهها دیرتر روی دهد مغز گردو چروکیده و سیاه میشود.
آلودگیهایی که در اواخر فصل روی میوه اتفاق میافتند پیشرفت کمی داشته، لکههایی را به اندازههای مختلف -معمولا کوچک- روی پوست سبز به وجود میآورند. این لکهها عموما به بافت سبز پوست محدود شده، حتی ممکن است به پوست سخت هم نرسند.
4. روی سرشاخه: سرشاخههای جوان و سبز به بیماری حساس بوده، معمولا طی دوره کوتاهی در بهار آلوده میشوند. روی سیخکها و سرشاخههای آلوده، لکههای تیره به وجود میآیند و در بیشتر موارد منجر به خشکیدن چند سانتیمتر از سرشاخهها میشوند.
عامل بیماری
براساس رده بندی واترین و دیگران در سال 1995 عامل سوختگی باکتریایی درخت گردو در گروه چهار زانتوموناس قرار میگیرد و Xanthomonas arboricola pv.juglandis نام دارد. باکتری را میتوان از روی پوست میوه یا لکههای روی برگ جدا کرد. چنانچه از مغز میوه آلوده نمونهای میکروسکوپی تهیه شود، تعداد زیادی باکتری در آن مشاهده خواهد شد. این باکتری هوازی است. باکتری مزبور میلهای شکل، گرم منفی و دارای یک تاژک قطبی است.
مبارزه
استفاده از نهال سالم و حفاظت باغهای جوان با سمپاشی از جمله اقدامهایی هستند که در جلوگیری از اشاعه و کنترل بیماری موثرند.
باکتری همراه با نهالهای آلوده وارد باغ جدید میشود؛ حتی درصد کمی از نهالهای آلوده هم بسیار خطرناک هستند چون منبع آلودگی اولیه را فراهم میآورند و بیماری به سرعت روی تمام درختان گردوی آن باغ گسترش مییابد. بنابراین برای احداث باغ از نهالهای سالم باید استفاده شود.
گردو درخت کند رشدی است که پس از 5 تا 6 سال شروع به بار دادن میکند. در تمام این مدت درختان باید به خوبی حفاظت شوند. در ایران سمپاشی درختهای بزرگ حداقل دوبار-یکی قبل از بازشدن جوانهها و دیگری بعد از تشکیل میوههای جوان- ضروری است.
در مناطقی که هنگام بهار هوا مرطوب، بارندگی زیاد و شاخسارهها در حال رشد و نمو هستند، لازم است درختان هفتهای یکبار سمپاشی شوند. ارقام درخت گردوی تجاری هیچ کدام در برابر این بیماری مقاوم نیستند.
شانکر پوستی گردو
نخستین بار وجود شانکر پوستی درخت گردو در ساری و نکا (زاغمرز) به وسیله رحیمیان در نهمین کنگره گیاه پزشکی ایران رسما گزارش شد. این بیماری در مناطق مرطوب و پرباران ایران به شدت شیوع دارد و خسارت هنگفتی به جوزستانها و درختان گردوی پراکنده وارد میسازد.
نشانههای بیماری
نشانههای شانکر پوستی درخت گردو ابتدا به صورت لکههایی بدون شکل هندسی، به رنگ قهوهای متمایل به تیره در قسمتهای خارجی پوست تنه و شاخههای اصلی بروز میکنند و پس از مدتی این علائم در سطح اپیدرم پدیدار میشوند. با تراشیدن اپیدرم تنهها و شاخههای عفونی، قهوهای شدن بافتهای خارجی پوست کاملا عیان میگردد.
در تابستان با پیشروی بیماری، پوست محل لکهها شکاف برداشته، از آنجا شیرابهای قهوهای تا سیاه رنگ خارج میشود و سرانجام حالت شانکر پیدا میکند. شانکرها بافتهای سطحی پوست را در بر میگیرند و گاهی به لایه زاینده میرسند.
اندازه شانکرها متفاوتند و گاهی نواحی بزرگی از تنه و شاخههای اصلی را فرا میگیرند. در بن تنه بعضی از درختان کاملا بیمار که رو به خشکیدن میروند، پاجوشهای متعدد میرویند که آنها نیز به شدت مبتلا به بیماری میشوند. در شرایط مرطوب، روی پاجوشهای آلوده نوارهایی تیره رنگ و کمی فرورفته پدیدار شده، به رنگ سیاه درآمده، سرانجام پاجوشها میخشکند.
هرگاه پوست این پاجوشهای مبتلا به بیماری به طور سطحی تراشیده شود رگههای قهوهای متمایل به سیاه و منقطع به فراوانی دیده میشوند.
در شرح علائم این بیماری درخت گردو در کامپندیوم درختان میوههای خشکباری، ذکرشده که روی شاخههای کوچک و شاخسارههای (shoots) درختان بیمار، عفونت و نشانهای دیده نمیشود و نشانههای خارجی بیماری روی تنه به پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه شباهت دارند.
عامل بیماری
در ایران بیمارگر شانکر پوستی درخت گردو Brenneria nigrifluens تشخیص داده شده است. این باکتری میلهای شکل، گرم منفی و پیرا تاژگی است.
مبارزه
درختان بیمار را نمیتوان معالجه کرد. قطع شاخهها، پاجوشها و قسمتهای خشکیده درختان بیمار کمی دورتر از محلهای عفونی، تراشیدن شانکرهای تنه و شاخههای اصلی بعد از ریزش برگها در پاییز و بلافاصله سمپاشی درختان و پانسمان محل زخمها با چسب باغبانی در جلوگیری از توسعه و تشدید بیماری و به تعویق انداختن مرگ درختان بیمار موثرند.
سوالات متداول درباره درخت گردو بیماری آن
۱) علائم بیماری آنتراکنوز درخت گردو چگونه بروز میکند؟
آنتراکنوز گردو به برگ، دمبرگ، سرشاخه ها و میوههای جوان حمله میکند. روی برگها ابتدا لکههای کوچک گرد به قطر ۲ تا ۵ میلیمتر با حاشیه دندانه دار به رنگ قهوهای مایل به قرمز با مرکز قهوهای مایل به خاکستری تشکیل میشوند. این لکهها به تدریج بزرگ میشوند.
نشانههای بیماری روی پوست سبز میوههای جوان به صورت لکه های گرد نامنظم و کمی فرورفته ظاهر میشوند. نشانههای بیماری روی سرشاخههای جوان درختان بیمار به صورت زخمهای بیضوی تا گرد نامنظم و کمی فرورفته به رنگ قهوهای مایل به خاکستری پدیدار میشوند.
۲) چگونه میتوان با بیماری بلایت درخت گردو مبارزه کرد؟
-استفاده از نهال سالم و حفاظت باغهای جوان با سمپاشی از جمله اقدامهایی هستند که در جلوگیری از اشاعه و کنترل بیماری موثرند.
باکتری همراه با نهالهای آلوده وارد باغ جدید میشود؛ حتی درصد کمی از نهالهای آلوده هم بسیار خطرناک هستند چون منبع آلودگی اولیه را فراهم میآورند و بیماری به سرعت روی تمام درختان گردوی آن باغ گسترش مییابد. بنابراین برای احداث باغ از نهالهای سالم باید استفاده شود.
۳) شانکر سیتوسپورایی درخت گردو را چگونه باید کنترل کرد؟
1. هرعاملی که باعث تقویت درخت شود از جمله خاک عمیق، کود، آب کافی و جلوگیری از زخمی و شکسته شدن شاخهها و صدمه حشرات پوستخوار احتمال ایجاد عفونت و در نتیجه خسارت بیماری را کاهش میدهد
2. شاخههای خشکیده و مریض باید ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر پایینتر از بافتهای به ظاهر آلوده بریده و سوزانیده شوند. شاخههای مریض و خشکیده کانون مایه قارچ بوده، چنانچه در باغ نگهداری شوند باعث توسعه و شدت بیماری میشوند.
3. در پاییز بعد از ریزش برگها باید تمام شاخه های مریض و خشکیده را هرس و بلافاصله بعد از هرس درختها را سمپاشی کرد.
۴) پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه گردو چیست؟
پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه در بیشتر کشورهای میوهخیز جهان، در باغهای میوههای دانهدار، هستهدار و خشکباری مخصوصا پسته، بادام و گردو شیوع دارد و خسارت هنگفتی به آنها وارد میسازد. در ایران نخستین بار پوسیدگی طوقه و ریشه درخت گردو در استان فارس و پس از آن در استان کرمان گزارش شد. این بیماری در ایران در حال توسعه و گسترش است.
منبع: اشکان، محمد(1390)، بیماریهای مهم درختان میوه در ایران.
سپاس از اینهمه اطلاعت مفید و کاربردی
روی تنه درختان بنده برآمدگیهای قرمز رنگ وجود دارد که بشکل دایره و باندازه فندق هستند و از درون بشکل سمغی قرمز رنگ و خمیری بچشم می آیند و درخت را نزار کرده و حاشیه برگها را سیاه کرده و در کل اندازه برگهای این درختان کوچکتر از معمول مانده اند
لطفا راهنمایی فرمایید
با سلام و احترام.
درخت گردو را باید سالی دو بار با سم اکسی کلرور مس سمپاشی کنید، یکبار وقتی که گردو ها به اندازه فندق است و سپس بعد از ۲۰ روز تکرار کنید.